یک تکنیک فوق العاده برای جدا شدن از افکار و احساسات
فهرست محتوا
یک تکنیک عالی برای جدا شدن از افکار و احساسات
مقدمه:
در این مقاله قصد دارم به مطلبی بپردازم که میتواند به شما کمک کند که دیگر در میان افکار و احساسات خودتان گم نشوید و به عنوان یک تریدر، یاد بگیرید که از تمام آنچه در ذهن و بدن شما اتفاق میافتد، جدا شوید.بگذارید این موضوع را با یک مثال توضیح بدهم و امیدوارم با این مثال، دلایل و چگونگی جدا شدن و انفصال از افکار و احساسات را بهتر متوجه شوید.
فیلم سینمایی ذهن
فرض کنید برای تماشای یک فیلم به سینما رفتهاید. خیلی راحت روی صندلی خود نشستهاید و ناگهان تیتراژ ابتدایی فیلم روی پرده سینما نمایش داده میشود.
خودتان را برای آنچه قرار است نشان داده شود آماده میکنید و در این حال، موسیقی و تمام صداهایی که پخش میشود را در ذهن خود تحلیل میکنید.
بعد اولین صحنه فیلم نشان داده میشود و شما بازیگران را شناسایی و ارزیابی میکنید و سعی دارید به زمینه و موضوع اصلی فیلم پی ببرید …
حالا فرض کنید این فیلم بقدری خوب است که بهکلی فراموش میکنید شما در حال تماشای آن هستید. این فیلم انقدر زیبا و گیرا است که شما کاملا غرق تماشای آن شدهاید.
مسئله همین است … ذهن شما درست مثل همین فیلم سینمایی است. ذهن شما مثل یک اثر شاهکار سینمایی است که ۹۹ درصد مواقع فراموش میکنید که در حال تماشای آن هستید.
در واقع بسیاری از مردم، در بیشتر مسیر زندگی و عمر خود کاملا در تماشای «فیلم ذهن» خود غرق میشوند. چون بازیگران فیلم ذهن همان افکار و باورهای شما هستند و این فیلم سهبعدی با کیفیت عالی و بهطور بیوقفه در سر شما پخش میشود و هیچ چیز آن را متوقف نمیکند.
بنابراین تعجبی ندارد که ما حتی متوجه نیستیم که در حال تماشای یک فیلم هستیم. ما خیلی به این فیلم عادت کردهایم!
مهمتر اینکه آنچه بیرون کشیدن خودمان از فیلم ذهن را دشوارتر میکند این است که متاسفانه کسی به ما آموزش نداده چطور این کار را انجام دهیم.
به همین خاطر بسیاری از مردم در تمام عمر خود نمیفهمند که میتوانند بهجای تماشای فیلمی که دوست ندارند، کار دیگری انجام دهند.
توجه به فیلم ذهن
اما پیش از اینکه از این فیلم ذهن جدا شویم، در وهله اول باید یاد بگیریم که ببینیم اساسا یک فیلم ذهنی در سر ما در حال پخش شدن است و اینکه بیشتر مواقع ما در این فیلم گم میشویم و خودمان را فراموش میکنیم.
متاسفانه دکمه توقفی برای این فیلم وجود ندارد، اما درک این موضوع که یک فیلم ذهنی در سر ما پخش میشود، به ما این توانایی را میدهد که:
۱) انتخاب کنیم کدام قسمتهای این فیلم را دوست داریم تماشا کنیم. شما میتوانید بگویید «امروز نمیخواهم فلان قسمت از این فیلم را ببینم.»
۲) بعضی از قسمتهای فیلم را بازنویسی کنیم. میتوانید فیلمنامه را طوری تغییر دهید که تماشای آن لذتبخشتر باشد.
این اولین گام برای رسیدن به تسلط بر ذهن است. در این مرحله باید نسبت به فیلم ذهن آگاهی پیدا کنیم. باید از افکارمان آگاه شویم.
و این تسلط بر ذهن، اساس و بنیان موفقیتهای عظیم و فوقالعادهای در زندگی است.
اما چگونه؟ چطور میتوانیم انقدر غرق تماشای این فیلم ذهنی نباشیم و خودمان را از آن جدا کنیم؟
تمرین جدایی
این تمرین را امتحان کنید … با آرامش کامل بنشینید، چشمهای خود را ببندید، اجازه دهید تنفس شما آرام و منظم شود (سعی نکنید ریتم نفس کشیدن خود را کنترل کنید) و برای چند دقیقه توجه و تمرکز خود را به درون معطوف کنید.
ذهن خود را مشاهده کنید. همه چیز را نظاره کنید. از داستانها و قصههایی که درون شما جریان دارند، تا آهنگهایی که در ذهن شما پخش میشوند، تصویرها، خاطرهها، برنامهریزیها، طرحهای آینده و غیره. ترکیب تمام این موارد، فیلم ذهن شما را تشکیل میدهد.
گاهی اوقات این فیلم میتواند یک کمدی خانوادگی باشد و احساسات خوبی در شما ایجاد کند: خاطرات بامزه و خندهدار، افکار زیبا و دلنشین، رؤیاهای امیدوارکننده و … .
در این مواقع، این جمله که گفته میشود «ذهن شما بهترین دوست شماست» بهتر درک میشود.
اما گاهی اوقات این فیلم خیلی ناراحتکننده و غمانگیز است: افکاری از جنس بیچارگی، افسردگی، ناامیدی، درد، استیصال، عصبانیت، یأس، حسادت و … .
در این مواقع میبینید که ذهن شما میتواند بدترین دشمن شما باشد.
فقط مشاهده کنید.
ببینید این فیلم ذهن چطور کار میکند.
و مراقب باشید که خودتان را از این فیلم جدا کنید، دوباره غرق تماشای آن نشوید و خودتان را گم نکنید.
نکتهای که در این حالت مراقبه و مدیتیشن وجود دارد این است: این واقعیت که میتوانید ذهن خودتان را بهطور مجزا مشاهده کنید و درباره آن فکر کنید، نشان میدهد که یک «ناظر ذهن» وجود دارد که از فیلم ذهن مستقل است.
هیچ چیز مثل مشاهده ذهن نیست. کاملا ناب، خالص و آرام است و هرگز در بند عصبانیت، خوشحالی، ناراحتی، ناامیدی و … گرفتار نمیشود، حتی درد جسمانی را هم احساس نمیکند.
این حالت از هیچ چیزی تاثیر نمیگیرد، بلکه فقط و فقط یک مشاهده است. یک ناظر منفعل بیتفاوت بیطرف، که بهطور طبیعی آرام و منفصل از همهچیز است.
آغاز تحول
حالا تصور کنید این انفصال و جدایی از افکار و احساسات، چه توانایی بزرگی به شما در زمینه معاملهگری میدهد.
آگاهی از فرایندهای فکری به شما کمک میکند که وقتی اوضاع و شرایط بازار کمی سخت و دشوار میشود، دیگر در آشفتگیها و پریشانیهای درون خودتان سردرگم نشوید (یعنی همان فیلم ذهن). بعلاوه، این آگاهی باعث میشود صبورتر، متمرکزتر و منظمتر باشید و با دیسیپلین بیشتری کار کنید، چرا که حالا دیگر از جایگاه بینش، بصیرت و جدایی از افکار و احساسات فعالیت میکنید.
دوست و تریدر عزیز، این تکنیک میتواند بازی را بهکلی تغییر دهد.
بنابراین روی این موضوع کار کنید، نه یکبار، نه دوبار، بلکه آن را به یک عادت تبدیل کنید. عضلههای آگاهی خود را قوی کنید، و من به شما قول میدهم که از نتایج آن شگفتزده خواهید شد. ” امینو”
ترجمه و باز نویسی : آکادمی ویو
سلام استاد عزیز
معرکه بود این مقاله
همینطوره که شما نوشتین
مشاهده ، شناخت ، آگاه بودن نسبت به ذهن و افکار راه نجات و مدیریت ذهن هست
گاهی پیش میاد که نه مثل یک فیلم سینمایی که آدم غرقش شده
بلکه مثل یک سیل که همه چیز رو با خودش میبره من غرقه و شناور میشم توی سیلاب فکری
تنها راه نجات هم اینه که سکوت کنید و مشاهده گر باشی
اما گاهی طغیان میشه و همراه میشی با سیل و میبره میکوبه به سنگ
متاسفانه یا خوشبختانه بعد از سیلاب های فکری مثبت یا منفی ،نمود فیزیکی هم پیدا میکنن
همونطور که افکار مثبت تو میانه راه آلوده مقاومت های منفی میشن
پس میشه افکار منفی رو هم آلوده افکار مثبت کرده
اما مشاهده گر بودن گامی فراتر از این کاره
سلام وقت بخیر.
بله دقیقا این راه به ظاهر ساده معجزه می کنه.
حالا در روزهای بعد یک فایل هم در یوتیوب قرار میدم در تکمیل همین مقاله که خیلی می تونه مفید باشه.
من اینو متوجه شدم درسته ؟به صورت فیلم یعنی این که مثلا خودمون رو در حال ترید مثبت ببینیم (خودمو در حال ترید انگار که بغل میز خودم وایستادن دارم خودمو در حال ترید میبینم یا مثلا در حال رانندگی با ماشینی که میخوام ببینم (از دور یا صندلی بغل نشستم دارم خودمو در حال رانندگی میبینم با همون ماشینی که میخوام بهش برسم ببینم درسته؟
ممنون میشم بگین جوابش برام مهمه خیلی جناب امینو
من متوجه نشدم درسته ؟به صورت فیلم یعنی این که مثلا خودمون رو در حال ترید مثبت ببینیم (خودمو در حال ترید انگار که بغل میز خودم وایستادن دارم خودمو در حال ترید میبینم یا مثلا در حال رانندگی با ماشینی که میخوام ببینم (از دور یا صندلی بغل نشستم دارم خودمو در حال رانندگی میبینم با همون ماشینی که میخوام بهش برسم ببینم درسته؟
ممنون میشم بگین جوابش برام مهمه خیلی جناب امینو
سلام
این مقاله ورق رو بر میگردونه؟
@amini
a.hosein
سلام وقت بخیر. بله صددرصد ورق رو بر می گردونه
من متوجه نشدم درسته ؟به صورت فیلم یعنی این که مثلا خودمون رو در حال ترید مثبت ببینیم (خودمو در حال ترید انگار که بغل میز خودم وایستادن دارم خودمو در حال ترید میبینم یا مثلا در حال رانندگی با ماشینی که میخوام ببینم (از دور یا صندلی بغل نشستم دارم خودمو در حال رانندگی میبینم با همون ماشینی که میخوام بهش برسم ببینم درسته؟
ممنون میشم بگین جوابش برام مهمه خیلی جناب امینو
من متوجه نشدم درسته ؟به صورت فیلم یعنی این که مثلا خودمون رو در حال ترید مثبت ببینیم (خودمو در حال ترید انگار که بغل میز خودم وایستادن دارم خودمو در حال ترید میبینم یا مثلا در حال رانندگی با ماشینی که میخوام ببینم (از دور یا صندلی بغل نشستم دارم خودمو در حال رانندگی میبینم با همون ماشینی که میخوام بهش برسم ببینم درسته؟
ممنون میشم بگین جوابش برام مهمه خیلی جناب امینو
سلام وقت بخیر
بعد مدتها حس کردم باید کامنت بذارم
شما به چرخه فکر-احساس-عملکرد اشاره کردید در دوره فراکتالی
آگاهی به این چرخه هست که به نظرم ورق رو برمیگردونه
اینی که یه فکر میاد و شما رو به جوش و خروش میندازه و خون رو به شدت بیشتری در رگ های ما به چرخش میندازه و ما در عالم بیرون ناچار به عکس العمل میشیم.
این عکس العمل میتونه ورود غیر اصولی به پزیشن باشه
خروج زودهنگام از پزیشن سودده باشه
ترید انتقامی باشه
اور ترید باشه
اما وقتی یاد بگیری مشاهده کنی(که قطعا سخت و زمانبر خواهد بود چون باید پاکسازی و بازسازی انجام بدی) اون جوش و خروش میتونه شکل نگیره چون فکرش رو مشاهده کردی و بازی رو بلدی
یا اگر جوش و خروش شکل گرفت میتونی با لبخندی باعث فروکشش بشی
یا اگر درگیر هیجانات شدی(سوار ترن هوایی شدی) عکس العمل نشون ندی(از ترن نپری بیرون)
خیلی حرفا هست…..
موفق باشید همگی و سلامت باشید استاد عزیز
سلام وقت بخیر
خیلی عالی .ممنون از شما.بله دقت به چرخه های افکار احساسات و عملکرد همیشه موثر و مفیده و همیشه در دسترس ماست.
ولی متاسفانه همه دنبال یک چوب جادو می گردن که یدفه همه چی رو تغییر بده و طبق خواسته اونها بشه
سلام و درود بر استاد عزیز
واقعا عالی بود مثل همیشه 🙏🙏🙏🙏
سلام استاد عزیز این مقاله واقعا با ارزش هست من این مطالب را قبلا شنیده بودم ولی اینکه الان شما بیان کردین برام یه نقطه عطفی هست که تمرین و روتین زندگی کنم چون من به حرفای شما ایمان قلبی دارم
درود وقت بخیر و نیکی
در تمامی آموزشهای شما، یک گیرایی خاصی وجود داره، که وقتی محتوای مطالب آموزشی شما رو مطالعه می کنم، نکاتی در ذهنم تیک می خوره، و گاها مطالب همزمانی خاصی با افکار و مطالعات اون روزم داره، مثل همین مقاله، که بسیار برام تامل برانگیز هست.
کافیه فقط به یه موضوع فکر کنی، به قول شما، یه سوال خوب از خودمون بپرسیم، و بعد جوابها به طرز جالبی بهمون داده میشه.
دنیا پر از قوانین متعدد هست، و مثل یه فرمول، کافیه داده های خودمون رو درون این فرمولها بگذاریم تا به جواب برسیم، البته به شرطی که به فهم درستی از این قوانین و فرمولها برسیم، و داده های درست رو قرار بدیم.
واقعا مثل همیشه عالی بود، و دقیقا زمانی که لازم داشتم، این مقاله رو در سایت آپلود شد، و منتظر هدیه نوروزی کانال یوتیوب هستم.
بسیار از شما متشکرم
شاد و مانا باشید
اسم دیگه مقاله میتونست (( دو روی یک سکه باشد ))
{موفقیت و شکست دو روی یک سکه و در دوجهت مخالف هم نیستند.بلکه موفقیت و شکست هردو در یک جهت و همسو هستند این به شما بستگی دارد که به کدام یک توجه کنید }
بعد بیش از ۴۰ ساعت مدیتیشن در کمتر از ۶ ماه متوجه شدم که نمیشه فکر نکرد و تنها راه فکر نکردن احتمالا مردن باشد، اما درسی که مدیتیشن داد این بود که میشود ” انتخاب” کرد، اما این درس به شدت ساده که گویا اصلا نیازی به این همه مدیتیشن نداشت گویا فقط با درک و تجربه مشاهده افکار بدست می آید …
درود استاد عزیز ، در ویس تلگرام گفتید اگر بتونیم این مهارت جدا شدن از ذهن رو انجام بدیم میتونیم به تصویر ذهنی مون برسیم راجب این مطلب میشه توضیح بدین ممنونم
در کانال روانشناسی گفته بودین از افکارو احساسات به شکل دقیق ژورنال تهیه کنیم ، مشاهده گری ک توش درگیر افکار نشیم درست تره یا اینکه کاملا اونارو یادداشت کنیم؟ چون برای یادداشت کردن خیلی هم نباید جدا شد از افکار
بسیار عالی . استاد عزیز
سلام استادعزیز
این مقاله واقعا علمی ومنطبق براصول روانشناسی دربراساس عمل وعکس العمل هست که فکرواحساسات درست باعث عملکردمثبت وسازنده می باشدکه باعث موفقیت درهمه شئونات زندگی مخصوصادرزمینه تریدمیشود
باتشکرازارائه این مقاله
سلام
باید از چیزی به هیچچیزی تبدیل بشیم
باید از زمان به بی زمانی برسیم
باید از مکان به بی مکانی برسیم
باید به وَرای مکان و زمان تبدیل بشیم
سلام
بسیار ممنون از مقاله عالی که ارائه کردید
این دقیقا مشکل انسان از ابتدای خلقت بوده است از زمانی که ابلیس انسان را فریب می دهد و احتمالا حضرت آدم در ذهنش وسوسه های شیطان را بارها و بارها مرور کرده و در آخر تصمیم به عمل می گیرد
همواره بیشتر ساعات یک روز کاری در ذهنمان افراد ، موقیعت ها و هر چیزی را برانداز می کنیم و این باعث یک عکس العمل در ما می شود حال اگر احساسات شدید هم دخیل باشد نتیجه ای غیرقابل باور شکل می گیرد که اصلا دیگر کنترلی روی آن نداریم چون از ذهن به عرصه عمل درآمده
تمام تلاش انسان همواره باید مراقبه و محافظت از ذهن باشد تا بتواند دنیای خود را کنترل کند نه اینکه ذهن و وسوسه های ذهنی کنترل کننده دنیایش باشند
ممنون از استاد امینو گرامی
یک آگاهی که بدون زمان و بدون مکان بودن رو مشاهده میکنه
حالا اونی که این مشاهده گر رو مشاهده میکنه کی هست؟🙂
جست و جویی در دلم انداختی ، تا ز جست و جو روم در جوی تو (مولانا)
با سلام .اونجا که مولانا میگه
شما که مست نگشتید و از آن باده نخوردید چه دانید چه دانید ما در چه شکاریم .حالا میدونم مولانا ذهنشو شکار کرده بود
از امینو تبریزی اگر باده رسد، مستم کند،
من لااُبالیوار خود اُستُونِ کیوان بشکنم
یاداوری به موقع و فوق العاده ای بود..در واقع شاهد و ناظر بودن در اکثر مکاتب معنوی شرقی تاکید شده از جمله عرفان خودمون..ممنونم
درود بر استاد امینوی بزرگ و دوست داشتنی. چند سالی هست که افتخار شاگردی شما را دارم و یکی از کتابهای معرفی شده توسط شما را تا الان چندین بار خوندم (دعوت به تمرین ذن) مشاهده گر بودن نیاز به تمرین داره ولی نتیجه فوق العاده است. ممنون از اینکه هستید