چگونه برای انجام معاملات بهتر، وارد «زون» شویم؟
توسط
فهرست محتوا
چگونه برای انجام معاملات بهتر، وارد «زون» شویم؟
مقدمه:
اگر فیلم سینمایی ماتریکس را دیده باشید، قطعا صحنه مبارزه نئو (Neo) و مورفیوس (Morpheus) را به یاد دارید.
در لحظهای از این مبارزه می‌بینیم که نئو ضربه سنگینی از مورفیوس می‌خورد و در نتیجه روی زمین میافتد. سپس دیالوگ‌های زیر را از این دو شخصیت داریم:
مورفیوس: چطور شکست‌ات دادم؟
نئو: تو خیلی سریعی …
مورفیوس: تو معتقدی که قوی بودن من یا سرعتم هیچ ربطی به عضلات من در این فضا داره؟ فکر می‌کنی این هواست که تنفس می‌کنی؟
سپس صورت نئو را می‌بینیم که نشان می‌دهد منظور مورفیوس را به خوبی درک کرده است.
مبارزه ادامه پیدا میکند و این بار می‌بینیم که نئو و مورفیوس تقریبا عملکرد یکسانی دارند.
در یک لحظه مورفیوس می‌گوید:
«منتظر چی هستی؟ تو سریع‌تر از اینی. فکر نکن که هستی. بدون که هستی.»
«فقط سعی نکن منو بزنی. منو بزن.»
در صحنه بعدی می‌بینیم که دست‌های نئو دو برابر سریع‌تر از دست‌های مورفیوس حرکت میکنند. سپس در چهره مورفیوس کمی استرس می‌بینیم. این صحنه به بیننده نشان می‌دهد که نئو الان سریع‌تر از آنچه که مورفیوس بتواند درک کند، حرکت میکند و بنابراین ماتریکس را تغییر داده است.
این صحنه فیلم فوق‌العاده است …
زیادی فکر کردن …
اگر شما هم اینطور هستید، یعنی درگیر بیش‌ازحد فکر کردن میشوید یا افکار پریشان و مشوشی دارید، در این صورت همین افکار شما مانع بزرگی سر راه اجرای صحیح برنامه معاملاتی شما هستند.
اگر به باطن و درون خودتان رجوع کنید و کمی تأمل کنید (یا اینکه ژورنال معاملاتی خود را بررسی کنید)، بدون شک همین نتیجه را می‌گیرید. یعنی بیشتر خطاها و اشتباهات معاملاتی شما از زیادی فکر کردن نشأت می‌گیرد.
معمولاً الگوی فکری معامله‌گران به این صورت است:
در ابتدا یک اتفاقی رخ می‌دهد. مثلا قیمت حد ضرر معامله شما را فعال میکند.
در نتیجه، شما خیلی سریع این اتفاق را متوجه میشوید. سپس این اتفاق را از زاویه تجربه‌های گذشته خود تفسیر می‌کنید. از آنجاییکه «اشتباه کردن» باعث شده درد و رنج زیادی در گذشته متحمل شوید، به این اتفاق هم با عینک درد و رنج نگاه می‌کنید.
دقیقاً به محض اینکه اتفاق صورت گرفته شناسایی و دسته‌بندی شد (یعنی داخل یک جعبه ذهنی قرار گرفت)، احساسات در واکنش به برچسبی که شما به آن اتفاق داده‌اید (اینکه چطور آن اتفاق را دسته‌بندی کرده‌اید)، در شما برانگیخته می‌شود.
حالا انرژی ناشی از احساساتِ برانگیخته شده، شما را وادار میکند که اقدامی صورت دهید. در این هنگام یا میخکوب میشوید و خشکتان می‌زند، یا فرار می‌کنید و پنهان میشوید و یا درگیر فکر کردن‌های زیادی میشوید. در واقع شما براساس تفسیری که از آن اتفاق و احساسات ناشی از آن دارید، بصورت خودکار عمل می‌کنید.
و تمام این اتفاقات در عرض چند میلی ثانیه رخ می‌دهند!
اما واقعیت این است که شاید راههای دیگری برای تفسیر یک اتفاق وجود داشته باشد. یا شاید بعضی اوقات اصلاً نیازی نباشد که یک اتفاق را تفسیر کنید. همچنین شاید راههای دیگری برای واکنش نشان دادن به انرژی‌های احساسی وجود داشته باشد. یا شاید گاهی اوقات اصلاً لزومی نداشته باشد که واکنشی نشان دهید.
حالا دوباره برگردیم به صحنه مبارزه نئو و مورفیوس. مورفیوس سعی داشت کاری کند که نئو هم به همین نتیجه برسد. یعنی نئو باید ذهن مشوش و افکار درهم و زیادی خود را رها می‌کرد تا بتواند به سطحی خارج از مفاهیم و تفاسیر نائل شود و فقط در لحظه و با آنچه که هست باشد.
درست از همین لحظه بینظیر که ذهن انسان شفاف و واضح می‌شود، به آرامش می‌رسد و متمرکز می‌شود، یعنی زمانی که دیگر به هیچ اتفاق و رویدادی برچسب تفسیرهای گوناگون را نمی‌زند، عملکرد او به بالاترین حد ممکن می‌رسد.
به این لحظات، «جریان» (Flow) یا «زون» (Zone) می‌گویند. رسیدن به این حالات ذهنی خیلی هم راحت نیست.
امروزه در جوامعی زندگی می‌کنیم که هر لحظه ما را با انواع و اقسام محرک‌ها بمباران میکنند. دائماً به ما می‌گویند که به این چیز توجه کنید، از آن چیز بترسید، به فلان چیز حواستان باشد و … .
و فقط همین نیست. ذهن ما هم یک تمایل طبیعی دارد که بطور ناخودآگاه به این مکالماتی که با خودمان داریم جذب شود.
همه این‌ها باعث می‌شوند که از لحظه حال منحرف شویم. همین لحظه منحصر به فرد در هستی ما.
فرقی نمی‌کند در زندگی چه کاری انجام می‌دهید، به هر حال یکی از دو شرایط زیر را دارید:
۱) شما به چیزی که سعی دارید به آن توجه داشته باشید، توجه دارید.
یا
۲) حواستان به چیزهای دیگر پرت شده است.
اگر واقعاً روی یک چیز تمرکز دارید، در واقع شما به لحظهای در زندگی خودتان متصل شده‌اید که کاملاً راضی‌کننده است و نتیجه مثبتی دارد.
اما اگر بین افکار مختلف سردرگم شده‌اید، یعنی به گذشته فکر می‌کنید، به آینده فکر می‌کنید، ولی هر چه هست در همین لحظه حضور ندارید.
بنابراین اگر می‌خواهید بطور مرتب وارد حالت «جریان» شوید، این اولین طلسمی است که باید آن را بشکنید. باید در لحظه حاضر بودن را یاد بگیرید.
چگونه در لحظه حاضر باشیم
پیش از اینکه بازار باز شود، کمی زودتر حاضر باشید (بین ۱۰ تا ۲۰ دقیقه زودتر). آرام و راحت همانجا بنشینید و ذهن خود را آرام کنید. البته امیدوارم اتاق آرام و ساکتی داشته باشید.
روی تنفس خود تمرکز کنید. منظورم همان تنفس غیرارادی، طبیعی و خودکار است نه تنفس ارادی.
مشاهده تنفس غیرارادی لذت‌بخش است، چون خودش بدون هیچ دخالتی کار میکند و فرد دیگری هم آن را برای شما انجام نمی‌دهد.
این کار خیلی مهم است. آن را فراموش نکنید.
انجام این کار شاید در ابتدا کمی سخت باشد، پس اگر از همان روزهای اول نتوانستید این کار را به درستی انجام دهید، جای نگرانی نیست. فقط دقیقا به همان لحظهای که نفس می‌کشید توجه کنید. به مرور می‌بینید که وارد کردن هوا بطور ناخودآگاه به ریه‌های شما، کمی آگاهانه می‌شود.
فقط سعی کنید همین فرایند نفس کشیدن را بدون هیچ حرکت اضافه، بدون هیچ دخالت و بدون خیال‌پردازی مشاهده کنید.
این خیال‌پردازی‌ها بطور طبیعی اتفاق می‌افتند، اما اگر هر بار که دچار حواس‌پرتی میشوید، سعی کنید توجه خود را مجددا به تنفس خود معطوف کنید، با گذر زمان کمتر و کمتر می‌شوند.
هر چه این کار را بیشتر انجام دهید، زمان بیشتری برای مشاهده خودتان پیش از باز شدن بازار خواهید داشت و در نتیجه پیش از ورود به آشفتگی‌های بازار، بیشتر می‌توانید خودتان را آرام کنید.
در حالیکه سایر افراد بدون تمرکز به معاملات مختلف وارد می‌شوند (نوسانات ساعت اول باز شدن بازار دلیلی دارد)، شما می‌توانید خیلی بهتر احساسات خود را کنترل کنید.
این یک برتری بسیار مهم است. هرگز آن را دست‌کم نگیرید.
بودن در حالت زون
شاید بعضی وقت‌ها شما هم حالتی موسوم به «دسترسی به تمرکز» را تجربه کرده باشید. در این لحظات، شما در حالت «جریان» یا اصطلاحاً در «زون» هستید. در این زمان، شما کاملا در چیزی که روی آن تمرکز کرده‌اید، غرق شده‌اید. آگاهی شما بدون هیچ تلاشی روی این تمرکز سوار است و متزلزل نمی‌شود. دیگر دوست داشتن یا دوست نداشتنی در کار نیست و همه آن‌ها متوقف می‌شود.
افکار و تصورات دیگر به شدت کاهش پیدا میکنند یا متوقف می‌شوند. همچنان ممکن است فکری در ذهن شما باشد، اما این افکار خیلی دورتر و در پس‌زمینه و بصورت ضعیف قرار دارند. شما مانند هر احساس یا بخشی از بدن خود از وجود آن‌ها اطلاع دارید، اما به لحاظ روانی روی شما تسلطی ندارند. در این هنگام، ذهن، بدن و تجربه شما همگی یکی می‌شوند.
در هنگام معامله‌گری، این حالت ایده‌آلی است که باید داشته باشید.
یک ذهن آرام می‌تواند ترس و وحشت را در برابر بینش نادیده بگیرد. یک ذهن آرام قادر است با جسارت و شجاعت اقدام کند. یک ذهن آرام تحت تأثیر احساسات قرار نمی‌گیرد. احساسات همچنان ممکن است برانگیخته شوند، اما دیگر نمی‌توانند شما را شکنجه کنند. بنابراین می‌توانید بدون هیچ زحمتی موقعیت‌های معاملاتی را شناسایی کنید، بدون زحمت به معاملات ورود کنید و بدون زحمت آن‌ها را مدیریت کنید.
همه چیز بطور طبیعی درون شما جریان پیدا میکند و شما هم این را احساس می‌کنید. وقتی زمان مناسب برای اقدام به عملی فرا برسد، آن را احساس می‌کنید. نمی‌توانید توضیح دهید، ولی فقط می‌دانید زمان مناسب چه وقت است. و این فرایند بدون هیچ زحمت و تلاشی انجام می‌گیرد.
خلاصه
«جریان» یک مفهوم بسیار مهم در روانشناسی معاملاتی است که شما باید در مسیر رسیدن به سودآوری مستمر حتما آن را درک کنید.
اما رسیدن به این حالت ذهنی کار راحتی نیست، چرا که برای دستیابی به آن باید بعضی شرایط برقرار باشند. افراد کمی هستند که می‌دانند چطور این کار را به درستی انجام دهند. گاهی اوقات خود ذهن هم ذهنی دارد ….
گرداوری و ترجمه : آکادمی ویو
منبع:
Academywave / Tradingcom
info@academywave.com
ichi.amino_academy
academywave_amino
مثل همیشه عالی سلطان ❤💯💯
راه همه موفقیت ها خالی کردن ذهن از تمام اتفاقات هستش در واقع لحظه همون حال. هر چی از لحظه حال بگم کم گفتم زندگی من رو در تمام ابعاد تغییر داده .یه کانالی هست به اسم سعید قویدل حتما دنبالش کنین اسم این کانال رو به این خاطر اینجا ذکر میکنم که من کلی به این آدم بدهکارم و دوست داشتم دینم رو بهشون ادا کنم این کانال حتما برای تریدرها ضروریه
کاش قرص آبی رو خورده بودم.🥲
کاش میشد 😑
ممنون میتونه مفید باشه واقعا” این تمرین ها.
“حضورِ آگاهانهِ صبورانه در لحظه ” یکی از چالش های بزرگ ما هست که واقعا” به توجه و تمرین نیاز داره.
کاش میشد 😑
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز جناب امینو
بازم مثل همیشه یه مقاله بی نظیر و عالی، فکر نمی‌کنم این مطالب فوق العاده در جای دیگه به این راحتی دراختیار همه قرار بگیره
جناب امینو استاد گرانقدر مثل همیشه عالی واقعا ممنویم از شما.
کتاب تفکر زائد و کتاب آگاهی از آقای محمد جعفر مصفا با زبان ساده مکانیزم ذهن رو در این مورد بیان می کنند که به چه دلیل ذهن بُعد تعبیر و تفسیری به خودش میگره و ما با این نوع کار کرد ذهن هم هویت میشیم و یک حصاری از افکار تشکیل میشه و الگوهای ذهنی ما رو تشکیل میده و ….
همچنین توصیه های برزگانی چون #رامانا ماهارشی #روپرت_اسپایرا #اکهارت_توله #موجی #سامی و… در زمینه درک لحظه حال و آگاه شدن از آگاهی میتونه علاوه بر بازارهای مالی در زندگی شخصی کمک حالمون باشه.
تشکر مجدد از شما جناب دهقان استاد عزیز
درود بر استاد عزیز و تمامی تیم اکادمی
مقاله بسیار پر مغزی بود
قطعا برای رسیدن به ارامش ذهن و درک لحظه حال حداقل به اندازه تمرین روی یادگیری مفاهیم تکنیکال باید روی متدیشن و ارامش ذهن و نحوه عملکرد سیستم مغز و ذهن خودآگاه و ناخودآگاه مطالعه و تمرین انجام شود و سپاس بیکران از استاد ارجمند که در مسیر اموزشی که تدوین کردند به صورت مستمر روی این موضوع تاکید میکنند
سلام برهمگی و بویژه استاد بزرگ…..واقعا برام جالبه مقالات شما با پیشرفت من همیشه هماهنگ بوده و چاره گشا….دقیقا من بعد از چندین روز بگ تست موفق دیشب با اشتباهات پشت هم و نتایج بگ تست اشتباه و بد مواجه شدم…..چارت رو بستم و ناراحت که سیستم و تلاشم خوبتر نشده….با یکروز استراحت و تجسم موارد گفته شده بالا قبل از نوشتن این مقاله به ارامش و دقت بهتر و نتیجه فوق العاده رسیدم و از ۵۰ بگ تست ۴۹ مورد موفق و ۱ مورد استاپ رسیدم و مشخص شد <> ارامش نداشته 🙂
سلام برهمگی و بویژه استاد بزرگ…..واقعا برام جالبه مقالات شما با پیشرفت من همیشه هماهنگ بوده و چاره گشا….دقیقا من بعد از چندین روز بگ تست موفق دیشب با اشتباهات پشت هم و نتایج بگ تست اشتباه و بد مواجه شدم…..چارت رو بستم و ناراحت که سیستم و تلاشم خوبتر نشده….با یکروز استراحت و تجسم موارد گفته شده بالا قبل از نوشتن این مقاله به ارامش و دقت بهتر و نتیجه فوق العاده رسیدم و از ۵۰ بگ تست ۴۹ مورد موفق و ۱ مورد استاپ رسیدم و مشخص شد <> ارامش نداشته 🙂 مرسی که هستید
والا من اومدم تمرکز کنم روی تنفسم، یهو نفس کم آوردم و منجر به تنفس عمیق شد. دخالت در تنفس نکردم فقط روی اون تمرکز کردم
درود فراوان. مثل همیشه درجه یک.
کاش تعداد مقاله های از این دست رو خیلی بیشتر می گذاشتید. تمریناتی برای تسلط به ذهن.
درود فراوان. مثل همیشه درجه یک.
کاش میشد تعداد مقاله های از این دست خیلی بیشتر می گذاشتید. آموزش های تسلط به ذهن.
درود به استاد بزرگوار
واقعا در مدت دو سالی که تو آکادمی هستم یکی از سخت ترین تمرینها تمرین مدیتیشن و آرام نگه داشتن ذهن هست چرا که واقعا افکار مثل یک دسته زنبور تو ذهنم در حال حرکت هستند ولی میدونم که با ممارست این مهارت رو هم بدست میارم
عالی بود💯
واقعا عالی
خلی ممنون از این مقاله بسیار بسیار عالی
با سلام خدمت تمامی دوستان خوبم
خیلی خیلی ممنون بابت این مقاله بسیار بسیار کاربردی و عالی
تشکر فراوان از استاد امینو
سلام و درود به استاد امینو و تیم قدرتمند آکادمی ویو
بازم مثل همیشه عاااالی
واقعا چقدر نیاز داشتم به همچین مقاله ای سپاس فراوان
عرض ادب و احترام
به نظر من تمام این مقاله ای مهم رو زمانی میشه کامل درک کرد،که این اتفاقات رو در مسیر تریدر حرفه ای شدن،تجربه کرد.
ممنون از امینو عزیز.
سلام استاد گرامی
جسارتن اگر ممکن هست از این مقاله یک ویدیو روانشناسی تهیه کنید
مقاله پر بار و مهمی هست و سنگین که نیاز به استاد داره که مسائل را باز بفرمایند
با تشکر
درود عشق خدمت استاد عزیزم امینو مقاله که اگه درک بشه نه در بازار بلکه درتمام مراحل زندگی میتونه مارو به بالاترین سطح از اگاهی برسونه و بنده در این رابطه میتونم کتاب کنترل ذهن سیلوا رو به دوستان عزیز معرفی کنم که با خواندن و انجام تمرینات این کتاب میتوانیدزندگی خود را به صورت اگاهانه خلق کنیددر این کتاب با عملکرد مغز اشنا میشوید و درخواهید یافت که شما بینظیر هستید.با تشکر از استاد بزرگوار در نور وعشق باشید
درود وعشق
سلام ، چند وقت بود واقعا خیلی فکر می کردم ، و کلا مشوش بودم و زیاد به تمرینات عمل نمی کردم ، اومدم تو وبلاگ این مقاله رو دیدم گفتم بذار بخونم ، حالم خیلی بهتر شد ، تشکر می کنم از استاد امینو و مسوولین سایت بابت این مقاله عالی
سلام مقاله فوق العاده ای بود من بررسی ژورنال معاملاتی برای رسیدن به آرامش و در جریان بودن رو بیشتر میپسندم و نجام میدهم در کنار این کتاب انگشتان ثروت ساز از مارگارت لینچ و فکرتان را غوض کنید از برایان تریسی هم میتونه کمک کنه ممخصوصا ای اف تی مارگارت
ممنون از مجموعه آکادمی ویو که مقاله های خوب و به موقع در اختیارمان میگزارید
سلام عالی بود از این مقالات لطفا زیاد بزارید
عالی
رسیدن به این درجه
یعنی رسیدن به سود اوری در همه جنبه های زندگی
سلام و درود خدمت استاد عزیز
من کتاب ((تمرین نیروی حال)) از اکهارت توله رو خوندم که این موضوع رو خیلی خوب توضیح داده . یکی دو سالی میشه که بودن در لحظه حال رو تمرین میکنم . یک نکته در مقاله بود که چراغی رو تو ذهنم روشن کرد . بینهایت ممنونم از شما و شاکر خداوندم به خاطر حضورتون .
عالی بود.ممنون از استاد عزیز و گرامی
فوق العاده بود استاد
مثل همیشه
واقعا تکون خوردم،
نمیدونم اتفاقیه یا حکمتی داره
معمولا جایی که بیشترین نیاز رو دارم، کاملا ناخود آگاه با مقالاتتون، در زمینه نیازم مواجه میشم
ممنونم از خدا که شما رو سر راهم قرار داد
فوق العاده بود استاد
مثل همیشه
واقعا تکون خوردم،
نمیدونم اتفاقیه یا حکمتی داره
معمولا جایی که بیشترین نیاز رو دارم، کاملا ناخود آگاه با مقالاتتون، در زمینه نیازم مواجه میشم
ممنونم از خدا که شما رو سر راهم قرار داد
من تمام مقالات روانشناسی استاد رو به ترتیب انتشار، بفرمت pdf درآورده و پرینت کردم، و کل مجموعه رو بصورت فنری صحافی کردم،
مقالات جدید رو هم به آخرش اضافه میکنم،
و با همون سبک نقشه راه دوره، ازش استفاده میکنم،
توصیه میکنم دوستان هم همین کار رو انجام بدن،
به قول امینوی عزیز، قطعا و صد درصد، نتیجه چند برابری عایدتون میشه.
بازم ممنونم از استاد امینو بخاطر لطفی که دارن.
سلام امید وارم حاله دلتون خو باشه
سوال برام پیش اومده .
منظور از جمله زیر چیه ؟
گاهی اوقات خود ذهن هم ذهنی دارد ….
دید خودم :اشاره به تصویر ذهنی منصرف به فرد هر انسانی است.
سلام امید وارم حاله دلتون خو باشه
سوال برام پیش اومده .
منظور از جمله زیر چیه ؟
گاهی اوقات خود ذهن هم ذهنی دارد ….
دید خودم :اشاره به تصویر ذهنی منصرف به فرد هر انسانی است.
.
بسیار عالی.اما به این راحتی ها هم نیست.مثل اینکه من زیر یک سنگ سنگین گیر کرده باشم که هم میتوانم تحملش کنم هم دارد من را از پا در میاورد،در چنین حالتی باید من در زمان حال باشم شاید شدنی نیست یا اگر بشود بسیار سخت است.بنظر من زمانی به این زمان حال میرسی که از خاطرات گذشته واز ترس های اینده رها شوی،واین زمانی اتفاق میافتد که از زیر بنای ان خاطرات وان ترس رها شده باشی.وان زمانی است که شما این کار را مثل یک بچه به بازی تشبیح کنی .که این هم شدنی نیست چون بچه فکر ندارد اما شما داری ومی فهمی که این بازی نیست وپای مبلغی پول در میان است واسترسهای خودش را دارد…نمیدام جای بحث زیادی دارد…
سلام و ممنون بابت مقاله فوق العادتون
من گاهی این اتفاق برام افتاده و فوق العادست تمرکز و تسلطی که انسان روی محیط و شرایط چیدا میکنه
ممنون میشم منبع یا کتابی برای مطمالعه و استفاده بیشتر تو این زمینه معرفی کنید
فوق العاده خفن بود❤😍
ضمن سلام
تشکر از شما بخاطر اطلاعات پیدا و نهانی که در مقالات شما فوق‌العاده ارزشمند هست و شما هوشمندانه اونها رو برای علاقمندان در اینجا قرار میدین
سلام روز عالی متعالی
حلوای تن تنانی، تا نخوری ندانی
این حالت را بصورت سکوت ذهن و در مرحله بعد بصورت کنترل ذهن تجربه کردن لذت و حالت ذهنی و روانی منحصر بفردی ایجاد میکند. حس آماده بودن در آرامش برای هرچه پیش بیاید. چه انتظار آن را داشته باشیم و چه نداشته باشیم.و انرژی ذهن که در اختیار امور غیر ضروری هست آزاد و در اختیار این بخش ذهن ساکت ما قرار می گیرد. الهامات که باعث اختراعات ناب بشر شدند در این حالت رخ داده اند.
حضور ذهن آرزوی همه انسانها ست. و آنرا برای همه خصوصا خانواده آکادمی امینو از خدا طلب می کنم
هرگز وجود حاضر غایب شنیده‌ای
من در میان جمع و دلم جای دیگر است (سعدی)
ممنون از امینوی بزرگ
من در مدیتیشن به دو مشکل اساسی برخورد کردم
۱ از چشمام به پهنای صورت اشک میاد
۲ دچار تنگی نفس میشم به شکلی که با عمیق نفس کشیدن هم حس خفگیم برطرف نمیشه
ممنون میشم راهنمایی کنید
ایمبلم را هم ثبت کردم جهت راهنمایی خصوصی
سلام استاد امینوی عزیز
سپاس فراوان بابت این دید جدیدی که به من دادید من تا حالا با این دید به نفس کشیدنم نگاه نکرده بودم خیلی هم عالی بود و دیدم که واقعا انگار یک نفر دیگه داره نفس کشیدن من را کنترل میکنه. جالبه
امیدوارم همیشه سایه تون بالای سر این خانواده آکادمی باشه دوستتون دارم.
استاد به جرات میتونم بگم که در اساتید فارسی زبان با اختلاف برترین هستین.
من در دوره فراکتال شرکت کردم و از قبل هم تسلط زیادی روی پریس اکشن داشتم.
ولی چند وقته که هم از دوره فراکتال هم از بازار فاصله گرفتم و تنها دلیلش رنجش بعد از یک معامله نادرست بوده که دقیقا مثل حرف شما فرار میکردم و در یک نقطه خودم رو پنهان میکردم.
اوایل اینجوری نبود و خودم رو در افکار غرق میکردم ولی کم کم به نقطه رسیدم.
الان هر چارتی پیش روی من باشه و قرار بر تحلیل برای دیگران باشه ۹۹ درصد مواقع درست تحلیل میکنم حتی بعضی مواقع ضد استاد های دیگه تحلیل کردم و حرف من درست بوده.
ولی زمانی که نوبت به عمل میرسه تجربیات گذشته و در اصل در حال نبودن باعث بروز اولین معامله ضرر ده و بعد از آن فرار میشه.
حتی شده ۳ روز پیاپی با سود بازار را ترک کردم و در روز چهارم با اولین معامله اشتباه این دنج سراغم اومده و باز به گوشه فرار کردم.
خیلیی الان درگیر این مفهوم زون و در زون بودن هستم.
و به قول مورفیوس نمیخوام تلاش کنم در زون باشم بلکه میخوام در زون باشم.
ولی از ذهنم هیولایی ساختم که دیگه حریفش نیستم و کل زدگیم رو احاطه کرده.و کمک میخوام واقعا
سلام ذهن بیا پسر، جلوم دو زانو بشین ببین چی بهت میگم! برا جایزه ات حالا پاشو برو به بازیت برس.
متشکرم بابت این مقاله خوب.
سلام به استاد عزیز متشکر از این همه راهنمایی و کمک شما به تمامی کسانی که دنبال راه درست وصحیح معامله گری و در سطح بالاتر درست زندگی کردن می باشند . اگر ما بتوانیم همین نکته مقاله را در تمام زمان زندگی رعایت کنیم میتوانیم به بهترین نتایج در تمام جنبه های زندگی برسیم .
دقیقا زندگی هم منطقه زون دارد اگه اگاه باشیم هیچ وقت اجازه نمیدهیم از مناطق زون خارج شویم و در خلاف جهت حرکت کنیم بلکه دوباره به مسیر بر میگردیم و به حرکت خود در جهت روند ادامه میدهیم. ممنون استاد بابت همه چیز ❤️
در ابتدا یک اتفاقی رخ می‌دهد. مثلا قیمت حد ضرر معامله شما را فعال میکند.
در نتیجه، شما خیلی سریع این اتفاق را متوجه میشوید. سپس این اتفاق را از زاویه تجربه‌های گذشته خود تفسیر می‌کنید. از آنجاییکه «اشتباه کردن» باعث شده درد و رنج زیادی در گذشته متحمل شوید، به این اتفاق هم با عینک درد و رنج نگاه می‌کنید.
کتاب تفکر زائد و کتاب آگاهی از آقای محمد جعفر مصفا
کتاب کنترل ذهن سیلوا
کتاب انگشتان ثروت ساز از مارگارت لینچ و فکرتان را غوض کنید از برایان تریسی
کتاب ((تمرین نیروی حال)) از اکهارت توله
این مقاله باید چندین مرتبه خوانده شود
دقیقاً به محض اینکه اتفاق صورت گرفته شناسایی و دسته‌بندی شد (یعنی داخل یک جعبه ذهنی قرار گرفت)، احساسات در واکنش به برچسبی که شما به آن اتفاق داده‌اید (اینکه چطور آن اتفاق را دسته‌بندی کرده‌اید)، در شما برانگیخته می‌شود.
حالا انرژی ناشی از احساساتِ برانگیخته شده، شما را وادار میکند که اقدامی صورت دهید. در این هنگام یا میخکوب میشوید و خشکتان می‌زند، یا فرار می‌کنید و پنهان میشوید و یا درگیر فکر کردن‌های زیادی میشوید. در واقع شما براساس تفسیری که از آن اتفاق و احساسات ناشی از آن دارید، بصورت خودکار عمل می‌کنید.
و تمام این اتفاقات در عرض چند میلی ثانیه رخ می‌دهند!
اما واقعیت این است که شاید راههای دیگری برای تفسیر یک اتفاق وجود داشته باشد. یا شاید بعضی اوقات اصلاً نیازی نباشد که یک اتفاق را تفسیر کنید. همچنین شاید راههای دیگری برای واکنش نشان دادن به انرژی‌های احساسی وجود داشته باشد. یا شاید گاهی اوقات اصلاً لزومی نداشته باشد که واکنشی نشان دهید
زمانی که دیگر به هیچ اتفاق و رویدادی برچسب تفسیرهای گوناگون را نمی‌زند، عملکرد او به بالاترین حد ممکن می‌رسد.
به این لحظات، «جریان» (Flow) یا «زون» (Zone) می‌گویند. رسیدن به این حالات ذهنی خیلی هم راحت نیست.
اگر واقعاً روی یک چیز تمرکز دارید، در واقع شما به لحظهای در زندگی خودتان متصل شده‌اید که کاملاً راضی‌کننده است و نتیجه مثبتی دارد.
اما اگر بین افکار مختلف سردرگم شده‌اید، یعنی به گذشته فکر می‌کنید، به آینده فکر می‌کنید، ولی هر چه هست در همین لحظه حضور ندارید.
بنابراین اگر می‌خواهید بطور مرتب وارد حالت «جریان» شوید، این اولین طلسمی است که باید آن را بشکنید. باید در لحظه حاضر بودن را یاد بگیرید
چگونه برای انجام معاملات بهتر، وارد «زون» شویم؟
آکادمی ویو توسط روانشناسی بورس و بازار فارکس که در ۲۰۲۳-۰۲-۱۴
حالت شب
فهرست محتوا [مخفی]
۱ چگونه برای انجام معاملات بهتر، وارد «زون» شویم؟
۲ مقدمه:
۳ زیادی فکر کردن …
۴ چگونه در لحظه حاضر باشیم
۵ بودن در حالت زون
۶ خلاصه
چگونه برای انجام معاملات بهتر، وارد «زون» شویم؟
مقدمه:
اگر فیلم سینمایی ماتریکس را دیده باشید، قطعا صحنه مبارزه نئو (Neo) و مورفیوس (Morpheus) را به یاد دارید.
در لحظهای از این مبارزه می‌بینیم که نئو ضربه سنگینی از مورفیوس می‌خورد و در نتیجه روی زمین میافتد. سپس دیالوگ‌های زیر را از این دو شخصیت داریم:
مورفیوس: چطور شکست‌ات دادم؟
نئو: تو خیلی سریعی …
مورفیوس: تو معتقدی که قوی بودن من یا سرعتم هیچ ربطی به عضلات من در این فضا داره؟ فکر می‌کنی این هواست که تنفس می‌کنی؟
سپس صورت نئو را می‌بینیم که نشان می‌دهد منظور مورفیوس را به خوبی درک کرده است.
مبارزه ادامه پیدا میکند و این بار می‌بینیم که نئو و مورفیوس تقریبا عملکرد یکسانی دارند.
در یک لحظه مورفیوس می‌گوید:
«منتظر چی هستی؟ تو سریع‌تر از اینی. فکر نکن که هستی. بدون که هستی.»
«فقط سعی نکن منو بزنی. منو بزن.»
در صحنه بعدی می‌بینیم که دست‌های نئو دو برابر سریع‌تر از دست‌های مورفیوس حرکت میکنند. سپس در چهره مورفیوس کمی استرس می‌بینیم. این صحنه به بیننده نشان می‌دهد که نئو الان سریع‌تر از آنچه که مورفیوس بتواند درک کند، حرکت میکند و بنابراین ماتریکس را تغییر داده است.
این صحنه فیلم فوق‌العاده است …
زیادی فکر کردن …
اگر شما هم اینطور هستید، یعنی درگیر بیش‌ازحد فکر کردن میشوید یا افکار پریشان و مشوشی دارید، در این صورت همین افکار شما مانع بزرگی سر راه اجرای صحیح برنامه معاملاتی شما هستند.
اگر به باطن و درون خودتان رجوع کنید و کمی تأمل کنید (یا اینکه ژورنال معاملاتی خود را بررسی کنید)، بدون شک همین نتیجه را می‌گیرید. یعنی بیشتر خطاها و اشتباهات معاملاتی شما از زیادی فکر کردن نشأت می‌گیرد.
معمولاً الگوی فکری معامله‌گران به این صورت است:
در ابتدا یک اتفاقی رخ می‌دهد. مثلا قیمت حد ضرر معامله شما را فعال میکند.
در نتیجه، شما خیلی سریع این اتفاق را متوجه میشوید. سپس این اتفاق را از زاویه تجربه‌های گذشته خود تفسیر می‌کنید. از آنجاییکه «اشتباه کردن» باعث شده درد و رنج زیادی در گذشته متحمل شوید، به این اتفاق هم با عینک درد و رنج نگاه می‌کنید.
دقیقاً به محض اینکه اتفاق صورت گرفته شناسایی و دسته‌بندی شد (یعنی داخل یک جعبه ذهنی قرار گرفت)، احساسات در واکنش به برچسبی که شما به آن اتفاق داده‌اید (اینکه چطور آن اتفاق را دسته‌بندی کرده‌اید)، در شما برانگیخته می‌شود.
حالا انرژی ناشی از احساساتِ برانگیخته شده، شما را وادار میکند که اقدامی صورت دهید. در این هنگام یا میخکوب میشوید و خشکتان می‌زند، یا فرار می‌کنید و پنهان میشوید و یا درگیر فکر کردن‌های زیادی میشوید. در واقع شما براساس تفسیری که از آن اتفاق و احساسات ناشی از آن دارید، بصورت خودکار عمل می‌کنید.
و تمام این اتفاقات در عرض چند میلی ثانیه رخ می‌دهند!
اما واقعیت این است که شاید راههای دیگری برای تفسیر یک اتفاق وجود داشته باشد. یا شاید بعضی اوقات اصلاً نیازی نباشد که یک اتفاق را تفسیر کنید. همچنین شاید راههای دیگری برای واکنش نشان دادن به انرژی‌های احساسی وجود داشته باشد. یا شاید گاهی اوقات اصلاً لزومی نداشته باشد که واکنشی نشان دهید.
حالا دوباره برگردیم به صحنه مبارزه نئو و مورفیوس. مورفیوس سعی داشت کاری کند که نئو هم به همین نتیجه برسد. یعنی نئو باید ذهن مشوش و افکار درهم و زیادی خود را رها می‌کرد تا بتواند به سطحی خارج از مفاهیم و تفاسیر نائل شود و فقط در لحظه و با آنچه که هست باشد.
درست از همین لحظه بینظیر که ذهن انسان شفاف و واضح می‌شود، به آرامش می‌رسد و متمرکز می‌شود، یعنی زمانی که دیگر به هیچ اتفاق و رویدادی برچسب تفسیرهای گوناگون را نمی‌زند، عملکرد او به بالاترین حد ممکن می‌رسد.
به این لحظات، «جریان» (Flow) یا «زون» (Zone) می‌گویند. رسیدن به این حالات ذهنی خیلی هم راحت نیست.
امروزه در جوامعی زندگی می‌کنیم که هر لحظه ما را با انواع و اقسام محرک‌ها بمباران میکنند. دائماً به ما می‌گویند که به این چیز توجه کنید، از آن چیز بترسید، به فلان چیز حواستان باشد و … .
و فقط همین نیست. ذهن ما هم یک تمایل طبیعی دارد که بطور ناخودآگاه به این مکالماتی که با خودمان داریم جذب شود.
همه این‌ها باعث می‌شوند که از لحظه حال منحرف شویم. همین لحظه منحصر به فرد در هستی ما.
فرقی نمی‌کند در زندگی چه کاری انجام می‌دهید، به هر حال یکی از دو شرایط زیر را دارید:
۱) شما به چیزی که سعی دارید به آن توجه داشته باشید، توجه دارید.
یا
۲) حواستان به چیزهای دیگر پرت شده است.
اگر واقعاً روی یک چیز تمرکز دارید، در واقع شما به لحظهای در زندگی خودتان متصل شده‌اید که کاملاً راضی‌کننده است و نتیجه مثبتی دارد.
اما اگر بین افکار مختلف سردرگم شده‌اید، یعنی به گذشته فکر می‌کنید، به آینده فکر می‌کنید، ولی هر چه هست در همین لحظه حضور ندارید.
بنابراین اگر می‌خواهید بطور مرتب وارد حالت «جریان» شوید، این اولین طلسمی است که باید آن را بشکنید. باید در لحظه حاضر بودن را یاد بگیرید.
چگونه در لحظه حاضر باشیم
پیش از اینکه بازار باز شود، کمی زودتر حاضر باشید (بین ۱۰ تا ۲۰ دقیقه زودتر). آرام و راحت همانجا بنشینید و ذهن خود را آرام کنید. البته امیدوارم اتاق آرام و ساکتی داشته باشید.
روی تنفس خود تمرکز کنید. منظورم همان تنفس غیرارادی، طبیعی و خودکار است نه تنفس ارادی.
مشاهده تنفس غیرارادی لذت‌بخش است، چون خودش بدون هیچ دخالتی کار میکند و فرد دیگری هم آن را برای شما انجام نمی‌دهد.
این کار خیلی مهم است. آن را فراموش نکنید.
در ابتدا یک اتفاقی رخ می‌دهد. مثلا قیمت حد ضرر معامله شما را فعال میکند.
در نتیجه، شما خیلی سریع این اتفاق را متوجه میشوید. سپس این اتفاق را از زاویه تجربه‌های گذشته خود تفسیر می‌کنید. از آنجاییکه «اشتباه کردن» باعث شده درد و رنج زیادی در گذشته متحمل شوید، به این اتفاق هم با عینک درد و رنج نگاه می‌کنید.
کتاب تفکر زائد و کتاب آگاهی از آقای محمد جعفر مصفا
کتاب کنترل ذهن سیلوا
کتاب انگشتان ثروت ساز از مارگارت لینچ و فکرتان را غوض کنید از برایان تریسی
کتاب ((تمرین نیروی حال)) از اکهارت توله
این مقاله باید چندین مرتبه خوانده شود
دقیقاً به محض اینکه اتفاق صورت گرفته شناسایی و دسته‌بندی شد (یعنی داخل یک جعبه ذهنی قرار گرفت)، احساسات در واکنش به برچسبی که شما به آن اتفاق داده‌اید (اینکه چطور آن اتفاق را دسته‌بندی کرده‌اید)، در شما برانگیخته می‌شود.
حالا انرژی ناشی از احساساتِ برانگیخته شده، شما را وادار میکند که اقدامی صورت دهید. در این هنگام یا میخکوب میشوید و خشکتان می‌زند، یا فرار می‌کنید و پنهان میشوید و یا درگیر فکر کردن‌های زیادی میشوید. در واقع شما براساس تفسیری که از آن اتفاق و احساسات ناشی از آن دارید، بصورت خودکار عمل می‌کنید.
و تمام این اتفاقات در عرض چند میلی ثانیه رخ می‌دهند!
اما واقعیت این است که شاید راههای دیگری برای تفسیر یک اتفاق وجود داشته باشد. یا شاید بعضی اوقات اصلاً نیازی نباشد که یک اتفاق را تفسیر کنید. همچنین شاید راههای دیگری برای واکنش نشان دادن به انرژی‌های احساسی وجود داشته باشد. یا شاید گاهی اوقات اصلاً لزومی نداشته باشد که واکنشی نشان دهید
زمانی که دیگر به هیچ اتفاق و رویدادی برچسب تفسیرهای گوناگون را نمی‌زند، عملکرد او به بالاترین حد ممکن می‌رسد.
به این لحظات، «جریان» (Flow) یا «زون» (Zone) می‌گویند. رسیدن به این حالات ذهنی خیلی هم راحت نیست.
اگر واقعاً روی یک چیز تمرکز دارید، در واقع شما به لحظهای در زندگی خودتان متصل شده‌اید که کاملاً راضی‌کننده است و نتیجه مثبتی دارد.
اما اگر بین افکار مختلف سردرگم شده‌اید، یعنی به گذشته فکر می‌کنید، به آینده فکر می‌کنید، ولی هر چه هست در همین لحظه حضور ندارید.
بنابراین اگر می‌خواهید بطور مرتب وارد حالت «جریان» شوید، این اولین طلسمی است که باید آن را بشکنید. باید در لحظه حاضر بودن را یاد بگیرید
چگونه در لحظه حاضر باشیم
پیش از اینکه بازار باز شود، کمی زودتر حاضر باشید (بین ۱۰ تا ۲۰ دقیقه زودتر). آرام و راحت همانجا بنشینید و ذهن خود را آرام کنید. البته امیدوارم اتاق آرام و ساکتی داشته باشید.
روی تنفس خود تمرکز کنید. منظورم همان تنفس غیرارادی، طبیعی و خودکار است نه تنفس ارادی.
مشاهده تنفس غیرارادی لذت‌بخش است، چون خودش بدون هیچ دخالتی کار میکند و فرد دیگری هم آن را برای شما انجام نمی‌دهد.
این کار خیلی مهم است. آن را فراموش نکنید.
کاش بگویم این سخن امینوی منو خدای من .
آمده ام که سر نهم ور تو بگوییم که نی نی شکنم و شکر برم