منظور از قدرت خرید چیست؟
فهرست محتوا
منظور از قدرت خرید چیست؟
مقدمه
قدرت خرید در واقع ارزش یک ارز است که به صورت تعداد کالاها و خدماتی که یک واحد از آن ارز میتواند خرید کند، بیان میشود. قدرت خرید در فارکس و بازارهای مالی از آن جهت اهمیت دارد که تورم باعث میشود تعداد کالاها و خدماتی که شما میتوانستید در ازای یک واحد از ارز مشخصی خریداری کنید، کاهش یابد، البته با این فرض که سایر شرایط تغییری نکند.
در حوزه سرمایهگذاری، قدرت خرید در واقع به میزان اعتبار دلاریِ مشتری برای خرید سهام یا سایر گزینههای معاملاتی که امکان معامله با مارجین روی آنها در یک حساب کارگزاری وجود دارد، نیز گفته میشود.
درک مفهوم قدرت خرید
تورم، قدرت خرید یک ارز را کاهش و قیمت کالاها و خدمات را افزایش میدهد. برای اندازهگیری قدرت خرید بصورت اقتصادی، بایستی قیمت یک کالا یا سرویس را با یک شاخص قیمتی مانند شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) مقایسه کنید. اما برای اینکه مفهوم قدرت خرید را بهتر متوجه شوید، فرض کنید شما امروز درآمدی به اندازه درآمد پدربزرگ خود در ۴۰ سال گذشته داشتید. میدانید که امروز برای اینکه کیفیت زندگی شما برابر با کیفیت زندگی پدربزرگ شما در گذشته باشد، باید درآمد خیلی بیشتری داشته باشید. به همین صورت، مثلاً فردی که ۱۰ سال گذشته میخواست خانهای در محدوده قیمتی ۳۰۰ هزار تا ۳۵۰ هزار دلار بخرد، قطعاً گزینههای بیشتری برای او وجود داشت تا کسی که امروز بخواهد در این محدوده قیمتی به دنبال خانه باشد.
قدرت خرید روی تمام جنبههای اقتصاد اثرگذار است، از توانایی خرید کالا توسط مردم گرفته تا قیمت سهام و توانمندی سرمایهگذاران و در کل رفاه اقتصادی یک کشور. کاهش قدرت خرید یک ارز به دلیل افزایش بیش از اندازه تورم، عواقب منفی و مخربی در پی دارد، مانند افزایش قیمت کالاها و خدمات که به افزایش هزینههای زندگی منجر میشود، افزایش بهرههای بانکی که روی بازارهای جهانی اثر میگذارد، و کاهش اعتبار مردم و شرکتها برای دریافت وامهای بانکی. تمام این عوامل میتوانند در نهایت به شروع یک بحران اقتصادی ختم شوند.
قدرت خرید و CPI
دولتها با وضع قوانین مختلف و اتخاذ سیاستهای مالی گوناگون، همواره سعی دارند از قدرت خرید ارز و وضعیت اقتصادی کشور حفاظت کنند. یکی از روشهای نظارت بر قدرت خرید، استفاده از شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) است. اداره آمار کار ایالات متحده امریکا (BLS) میانگین وزنی قیمت مصرفکننده کالا و خدمات، اعم از حمل و نقل، غذا و هزینههای بهداشت و درمان را اندازهگیری میکند. شاخص CPI از طریق میانگینگیری تغییرات این قیمتها محاسبه شده و به عنوان ابزاری برای سنجش تغییرات هزینههای زندگی و همچنین تعیین نرخ تورم (inflation) و تورم منفی (deflation) مورد استفاده قرار میگیرد.
یکی از مفاهیم مرتبط با قدرت خرید، شاخص برابری قدرت خرید (PPP) است. PPP یکی از نظریههای اقتصادی است که با معلوم بودن نرخ تبادل ارز دو کشور، میزان تغییرات قیمت مورد نیاز برای یک کالا یا سرویس را به نحوی پیشبینی میکند که قدرت خرید هر دو ارز با یکدیگر برابر شوند. برای مثال یکی از معروفترین مواردی که اقتصاددانان در مورد آن PPP را محاسبه میکنند، همبرگر مکدونالد است، به این دلیل که این همبرگر در بسیاری از کشورهای جهان با کیفیت یکسان به فروش میرسد. حالا فرض کنید که مصرفکننده این کالا در کشور آمریکا ۲ دلار و در کشور بریتانیا ۱٫۵ پوند بابت خرید یک همبرگر مکدونالد میپردازد. نسبت ۱٫۵ پوند به ۲ دلار برابر است با ۰٫۷۵ پوند به دلار. عدد ۰٫۷۵ در مقایسه با نرخ برابری ارز آمریکایی (USD) و ارز انگلیسی (GBP) که ۰٫۶۲ است، بزرگتر میباشد و این به معنی آن است که مکدونالد در بریتانیا از مکدونالد آمریکایی گرانتر است. از شاخص PPP میتوان برای مقایسه سطح درآمدی کشورها و سایر دادههای مرتبط اقتصادی مانند هزینه زندگی یا نرخهای تورم و تورم منفی نیز استفاده نمود.
تاریخچه قدرت خرید
نمونههای تاریخی تورمهای شدید یا اصطلاحاً اَبَرتورم (hyperinflation) نشان میدهند که دلایل مختلفی به این پدیده منجر میشوند. معمولا جنگهای ویرانگر و پرهزینه باعث سقوط اقتصاد کشورها میشوند، مانند آنچه در طی جنگ جهانی اول برای آلمان اتفاق افتاد.
پس از جنگ جهانی اول در دهه ۱۹۲۰، آلمان مشکلات و سختیهای اقتصادی بسیار زیاد و همچنین ابرتورم بیسابقهای را تجربه کرد که بخشی از آن به دلیل غرامتهای سنگینی بود که این کشور باید پرداخت میکرد. آلمان که از پرداخت این غرامتها با مارک آلمانی ناتوان بود، شروع به چاپ اسکناس کرد تا ارزهای خارجی خریداری کند و همین امر به افزایش نرخ تورم و متعاقباً بیارزش شدن مارک آلمان منتهی شد تا حدی که این ارز دیگر هیچ قدرت خریدی نداشت.
اثرات امروزی قدرت خرید
امروزه اثرات کم شدن قدرت خرید پس از بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ و بحران مالی منطقه یورو همچنان احساس میشود. با افزایش جهانی شدن و معرفی یورو، ارزها بیشتر از گذشته با یکدیگر مرتبط هستند. به همین دلیل، دولتها سعی دارند با پیش گرفتن سیاستهای مختلف، تورم و قدرت خرید ارزها را تحت کنترل آورده و از بروز رکودهای اقتصادی جلوگیری کنند.
برای مثال در سال ۲۰۰۸، فدرال رزرو امریکا نرخ بهره را در حد صفر نگه داشت و برنامهای تحت عنوان تسهیل کمّی را اجرا نمود. فدرال رزرو در واقع با این برنامه، بسیاری از اوراق بهادار بازار را خریداری میکند تا به این طریق نرخ بهره را کاهش و عرضه پول را افزایش دهد. در نتیجه این اقدام، بازار افزایش سرمایه و متعاقباً افزایش وام دادن و نقدینگی را تجربه میکند. با پایدار شدن مجدد اقتصاد امریکا به دلیل اجرای این سیاست و همچنین سایر اقدامات، برنامه تسهیل کمی متوقف شد.
بانک مرکزی اروپا (ECB) هم برای متوقف کردن رشد تورم پس از بحران مالی منطقه یورو و همچنین افزایش قدرت خرید یورو، همین سیاست تسهیل کمّی را پیش گرفت. بطور کلی، دولتها تلاش میکنند همواره نرخ تورم را بصورت ثابت در حدود ۲ درصد حفظ کنند، زیرا این نرخهای پایین برای تورم قابل قبول است.
قدرت خرید منفی و مثبت
قدرت خرید منفی و مثبت یعنی کاهش یا افزایش توانایی خرید یک فرد با مقدار مشخصی پول. وقتی قیمتها افزایش مییابد، توانایی خرید مردم کم میشود و زمانی که قیمتها کاهش پیدا میکند، توانایی خرید مردم زیاد میشود. از عوامل تأثیرگذار بر کاهش قدرت خرید میتوان به قوانین و مقررات دولتها، تورم و حوادث انسانی و طبیعی اشاره نمود. عوامل مؤثر بر قدرت خرید مثبت هم عبارتند از تورم منفی و نوآوریهای تکنولوژیکی.
یکی از روشهای محاسبه قدرت خرید، استفاده از شاخص قیمت مصرفکننده است که نشان میدهد قیمتهای مصرفکننده کالاها و خدمات در طول زمان چقدر تغییر کردهاند. بعلاوه، برنامه مقایسه بینالمللی (ICP) بانک جهانی هم اطلاعات مربوط به برابری قدرت خرید بین کشورهای مختلف را منتشر میکند.
به عنوانی مثالی برای قدرت خرید مثبت، اگر هزینه خرید یک لپتاپ در دو سال گذشته ۱۰۰۰ دلار بوده و امروز میتوانید آن را به قیمت ۵۰۰ دلار خرید کنید، یعنی قدرت خرید مصرفکنندهها افزایش پیدا کرده است. به عبارتی دیگر، اگر تورمی وجود نداشته باشد، امروز با ۱۰۰۰ دلار میتوانید یک دستگاه لپتاپ بعلاوه کالا(ها)ی دیگری به ارزش ۵۰۰ دلار خرید کنید.
گردآوری و ترجمه : آکادمی ویو
منبع:
Investopedia/academywave
دغدغه های این خارجی ها رو دوست دادم
دو ماه بیان ایران زندگی کنن مفهوم تورم و کاهش قدرت خرید رو به ملموس ترین حالت ممکن درک میکنن
خیلی مطلب مفیدی بود ممنون از شما استاد
مثل همیشه عالی سلطان❤💯💯
مثل همیشه عالی سلطان ❤️💯💯
پس میتونیم بگیم توی پرایس اکشن ۱ تا ۲ داره قدرت خرید رو نشون میده؟
یا اصلا ربطی نداره؟ 😅
اگر به ارتباط این شاخص ها با جفت ارز دلار یورو یا اونس هم پرداخته میشد مطلب بیشتر جا می افتاد
سلام
فقط میتونم بسیار مفهومی. کاربردی و عالی !
ممنون از تیم فعال آکادمی و استاد گرامی
فقط میتونم بگم بسیار مفهومی، کاربردی و عالی!
ممنون از تیم فعال آکادمی و استاد گرامی
سپاس از امینو
بسیار عالی استاد.
خودندن این مقالات و نوشتن این ها باعث میشه مرور چند باره این مقالات در ذهن ما بمونه و در فرایند اموزش وقتی با مشکلات روانی برخورد کنیم راحت بتونیم از اون حال بد خارج شیم.اینو از روی تجربه میگم.
و به همه دوستان پر تلاشم به خصوص دانشجو های این اکادمی توصیه میکنم در طول امورش طبق نقشه راه حتمن تمام این مقالات سایت رو ببخونند به خصوص مقالات روانشناسی و در دفتر مخصوصی بنویسند
دانشجوی اکادمی ویو.
M,T,z
اون جایی که می گه دولت ها سعی می کنن قدرت خرید مردم کشور رو حفظ کنن آدم رو یاد ایران می ندازه!!!!
سلام وقت همه دوستان بخیر
فقط من یک چیز رو متوجه نشدم این مقاله چرا در مقاله های روانشناسی بورس و بازار فارکس هست؟
ربطش به این دسته بندی چیه؟؟
دولتها با وضع قوانین مختلف و اتخاذ سیاستهای مالی گوناگون، همواره سعی دارند از قدرت خرید ارز و وضعیت اقتصادی کشور حفاظت کنند. یکی از روشهای نظارت بر قدرت خرید، استفاده از شاخص قیمت مصرفکننده (CPI) است. اداره آمار کار ایالات متحده امریکا (BLS) میانگین وزنی قیمت مصرفکننده کالا و خدمات، اعم از حمل و نقل، غذا و هزینههای بهداشت و درمان را اندازهگیری میکند. شاخص CPI از طریق میانگینگیری تغییرات این قیمتها محاسبه شده و به عنوان ابزاری برای سنجش تغییرات هزینههای زندگی و همچنین تعیین نرخ تورم (inflation) و تورم منفی (deflation) مورد استفاده قرار میگیرد.
یکی از مفاهیم مرتبط با قدرت خرید، شاخص برابری قدرت خرید (PPP) است. PPP یکی از نظریههای اقتصادی است که با معلوم بودن نرخ تبادل ارز دو کشور، میزان تغییرات قیمت مورد نیاز برای یک کالا یا سرویس را به نحوی پیشبینی میکند که قدرت خرید هر دو ارز با یکدیگر برابر شوند. برای مثال یکی از معروفترین مواردی که اقتصاددانان در مورد آن PPP را محاسبه میکنند، همبرگر مکدونالد است، به این دلیل که این همبرگر در بسیاری از کشورهای جهان با کیفیت یکسان به فروش میرسد. حالا فرض کنید که مصرفکننده این کالا در کشور آمریکا ۲ دلار و در کشور بریتانیا ۱٫۵ پوند بابت خرید یک همبرگر مکدونالد میپردازد. نسبت ۱٫۵ پوند به ۲ دلار برابر است با ۰٫۷۵ پوند به دلار. عدد ۰٫۷۵ در مقایسه با نرخ برابری ارز آمریکایی (USD) و ارز انگلیسی (GBP) که ۰٫۶۲ است، بزرگتر میباشد و این به معنی آن است که مکدونالد در بریتانیا از مکدونالد آمریکایی گرانتر است. از شاخص PPP میتوان برای مقایسه سطح درآمدی کشورها و سایر دادههای مرتبط اقتصادی مانند هزینه زندگی یا نرخهای تورم و تورم منفی نیز استفاده نمود.
برای مثال در سال ۲۰۰۸، فدرال رزرو امریکا نرخ بهره را در حد صفر نگه داشت و برنامهای تحت عنوان تسهیل کمّی را اجرا نمود. فدرال رزرو در واقع با این برنامه، بسیاری از اوراق بهادار بازار را خریداری میکند تا به این طریق نرخ بهره را کاهش و عرضه پول را افزایش دهد. در نتیجه این اقدام، بازار افزایش سرمایه و متعاقباً افزایش وام دادن و نقدینگی را تجربه میکند. با پایدار شدن مجدد اقتصاد امریکا به دلیل اجرای این سیاست و همچنین سایر اقدامات، برنامه تسهیل کمی متوقف شد.