اقدامات ناگهانی و بدون تفکر
by
فهرست محتوا
اقدامات ناگهانی و بدون تفکر
مقدمه
همه ما می‌بینیم که گاهی اوقات به یکباره و بدون اینکه برنامه‌ای از قبل داشته باشیم، کارهایی از ما سر می‌زند. مثلاً
- بدون توجه به اینکه شاید حرف‌های ما شخصی که کنار ماست را اذیت می‌کند، همینطور به صحبت کردن ادامه می‌دهیم.
- اگرچه در یک رژیم غذایی هستیم، اما حتما تا آخرین تکه یک پیتزا را کامل می‌خوریم.
- در حال رانندگی هستیم و یک دفعه یک نفر بی‌احتیاطی می‌کند و جلوی ما می‌پیچد. در این لحظه این ضرورت را احساس می‌کنیم که با طرف گلاویز شویم.
- در جایی خرید و فروش می‌کنیم که واقعا نباید این کار را بکنیم، بدون اینکه عواقب آن را در نظر بگیریم.
چرا دست به اقدامات بی برنامه می زنیم؟
در لحظه‌ای که این کارهای ناگهانی و بی‌برنامه را انجام می‌دهیم، ذهن ما رفتار ما را به نحوی توجیه می‌کند که اینطور فکر کنیم یا احساس کنیم که کار درستی انجام می‌دهیم.
اما دلیل اصلی و اتفاقی که پشت پرده می‌افتد چیز دیگری است: تکامل
اعمال ناگهانی ما در فرایندهای ناخودآگاه ذهنی ما ریشه دارند که زیربنای تمام جنبه‌های زندگی ما را تشکیل می‌دهد.
نکته جالب در مورد این اعمال ناگهانی و بی‌برنامه این است که واقعا «عادت‌های بی‌فکر» میان‌بُرهایی هستند که مغز برای راحتی خودش ایجاد می‌کند.
این مشابه کارکرد کامپیوتر است که اطلاعات را روی RAM خود ذخیره می‌کند تا بتواند عملکرد سریع‌تر و روان‌تری داشته باشد.
این «میان‌بُر»ها به مغز ما کمک می‌کند تا مسائل را سریع‌تر پردازش کند. برای مثال، این مسئله برای انسان‌های اولیه این بود که یا توسط یک حیوان درنده و وحشی خورده شوند یا اینکه زنده بمانند.
هر تجربه‌ای که وارد مغز ما می‌شود، قطعا پردازش می‌شود. به عبارتی دیگر، هر چیزی که بطور خودآگاه یا ناخودآگاه برداشت می‌کنیم، در سطحی ناخودآگاه پردازش می‌شود.
برای مثال، احتمالا شما الان نشسته‌اید و این مقاله را مطالعه می‌کنید. و در همین حال، اندام‌های حسی شما در حال ارسال اطلاعاتی در خصوص محیط پیرامون شما به مغز شما هستند.
یک نقشه‌برداری ناخودآگاه از قلمرو شما وجود دارد که در صورت وجود هرگونه خطری در نزدیکی شما، مغز شما بطور پیش‌فرض یکی از حالت‌های حمله یا گریز و فرار را در عرض چند میلی ثانیه انتخاب می‌کند.
بنابراین وقتی تسلیم رفتارهای ناگهانی و بی‌فکر خود می‌شویم، دیگر مثل یک انسان منطقی رفتار نمی‌کنیم، بلکه تبدیل به یک زامبی می‌شویم.
براساس احساسات زودگذر، تصمیمات دائمی نگیرد
اولین معامله‌ای که انجام دادید را به یاد دارید؟ احتمالا در آن هنگام انواع و اقسام احساسات را تجربه می‌کردید. شاید امید، ایمان، حرص و طمع. و بالاخره بدون اینکه فکری داشته باشید، اجرا شدن آن احساسات را مشاهده کردید. چون در آن زمان چیز زیادی نمی‌دانستید. بنابراین، با تمام علم و دانش و مهارتی که در آن زمان داشتید، بهترین کاری که می‌توانستید را انجام دادید.
حالا بُرد یا باخت؟ مغز شما هنوز آن اتفاق را روی RAM خود نگه داشته و وقتی شرایط مشابهی در لحظه ایجاد می‌شود، مجددا همان احساسات اولیه را در سرتاسر بدن شما اجرا می‌کند و در نتیجه شما را به سمت عملکردی مشابه عملکردی که در گذشته داشتید، سوق می‌دهد. و همه این‌ها بدون آگاهی ذهنی انجام می‌گیرد.
اگر برای مدتی در بازار معامله کرده باشید، به خوبی می‌دانید از چه چیزی صحبت میکنم. این می‌تواند یک مشکل جدی باشد، به همین خاطر لازم است به طریقی روی اعمال و رفتار ناگهانی و بی‌برنامه خود کار کنیم.
هدف یک معامله‌گر این است که براساس احساسات موقتی و زودگذر، تصمیمات همیشگی و دائمی نگیرد.
ذهن آگاهی راه حل مساله
اگر می‌خواهیم که همیشه از رفتارهای ناگهانی و بی‌فکر خود یک گام جلوتر باشیم، خودآگاهی و ذهن‌آگاهی (mindfulness) راه تقویت آن است. با تمرین کافی، می‌توانید ظرفیت مشاهده کردن اعمال و رفتارهای ناگهانی را در خود تقویت کنید، تا دیگر گرفتار آن‌ها نشوید و بدون فکر کاری انجام ندهید.
ضمناً ژورنال‌نویسی هم می‌تواند خیلی کمک‌کننده باشد.
اگر تمرینات مربوط به ذهن‌آگاهی را انجام دهید، در واقع بطور خودآگاه به ذهن خود این پیام را منتقل می‌کنید که دیگر نمی‌خواهید مطابق الگوهای رفتاری گذشته عمل کنید. شما می‌خواهید RAM ذهن خود را پاک کنید و دوباره واکنش‌ها و اطلاعاتی که خودتان تصمیم گرفته‌اید را در آنجا قرار دهید.
هرچه بیشتر تلاش کنید که از رفتارهای بی‌فکر و ناگهانی خودداری کنید، ظرفیت اینکه به روشی جدید، سازنده و رضایت‌بخش اقدام کنید را در خودتان بیشتر و بیشتر تقویت می‌کنید.
ترجمه و گردآوری : آکادمی ویو
ichi.amino_academy
academywave_amino
عرض ادب و احترام
خیلی ممنون استاد،استاد چه تمرینی ،چه کتابی را شما توصیه می کنید؟؟؟
روانشناسی تصویرسازی ذهنی از دکتر ماکسول مالتز
ترید کردن غیر احساسی از لری لوین
دعوت به تمرین ذن از آقای آلبرت لو
سلام .تو مدیتیشن آدم میبینه رفته دعوا کرده زده خورده و بعد میگه رها کن خخخ ولی بعد مدتی که متوجه این موضوع میشه دونفر که باهم دعوا میکنن رو میبینه با خودش میگه نوار کاست رو انداختن وررو ور دارن میگن .
استاد سلام
با عرض ادب و احترام لطفا پیرامون نوشتن ژورنال مقاله ای تهیه بفرمایید شدیدا مورد نیاز بچه های آکادمی است ممنون
استاد سلام
با عرض ادب و احترام لطفا پیرامون نوشتن ژورنال مقاله ای تهیه بفرمایید شدیدا مورد نیاز بچه های آکادمی است ممنون
سلام و عرض ادب
پست شماره ۷۱۵۵ تمرینات دور فراکتالی رو ببینید ممکنه بهتون کمک کنه
استاد سلام
با عرض ادب و احترام لطفا پیرامون نوشتن ژورنال مقاله ای تهیه بفرمایید شدیدا مورد نیاز بچه های آکادمی است بسیار ممنون
سلام استاد
بابت مقاله مفیدی که قرار دادین ممنون
شما مرتبا راجب ژورنال نویسی و اهمیت آن میگین ، ممنون میشم یک فایل جامع راجب طریقه صحیح ژورنال نویسی ارائه کنید تا بر اساس آن ژورنال بنویسیم
ممنون
سلام خدمت استاد عزیز و دانشجوهای آکادمی
تغییراتی که در این موضوع برای من موثر واقع بوده به این شکل بوده که وقتی رفتار غیر ارادی و ناکارامدی را در شرایط شرطی شده انجام میدم شرایط را روی کاغذ می نویسم و بعد رفتار کارامدی که باید در اون شرایط انجام دهم رو مینویسم و در ذهنم اون شرایط رو بارها بازسازی میکنم ودر صورت بوجود آمدن همان موقیعیت این بار واکنشم رفتار جدیدی است که برنامه ریزی کرده ام.
شاید برای دوستان عزیزم این تکنیک کارامد باشد به همین خاطر تجربه خودم را به اشتراک گزاشتم
درود
استاد مقاله عالی بود
آقا رضا تجربتون بسیار عمیق و کارآمده
بزارید یه چیزی هم من بهش اضافه کنم
مثلا یک فکر میاد تو سرتون که میگید وای نکنه من فلان کارو بکنم
این فکر جهت داره
ولی چطور میشه کنترل کرد این قضیه رو که کاری که نمیخوایم رو انجام ندیم؟
چیزی که میخوام بگم بعد از سالها درگیری فکری بهش رسیدم و بسیار عمیق ولی در عین حال بسیار ساده است
هم جهت شدن با اون فکر
اونقدر اون فکر رو عمیق کنید برای خدتون که حس خوب بگیرید ازش
اون وقت تحت کنترل شماست
و هر جهتی که شما دستور بهش بدید رو انجام میده
امیدوارم عمق کلام رو درک کنید چون برام خیلی ارزشمنده و ساده بهش نرسیدم
موفق و موید باشید
استاد ما بلد نیستیم درست ژورنال بنویسیم. نوشتن رو شروع کردیم ولی آخه طبقه بندی نمیشه کرد که چطور اونا رو نوشت! ما گام داریم ولی ژورنال رو باید از چه چیز معامله‌ی خودمون بنویسیم؟ از اینکه در هر لحظه‌ی اون چه احساسی داشتیم؟ چه احساساتی بعد از باز کردن پوزیشن به سراغ ما اومد؟ یا نه اینکه چقدر تونستیم خودمون رو با چک لیست مطابقت بدیم و طبق اون عمل کنیم و هرجایی خلاف چک لیست عمل کردیم، اونجا رو کامل برای خودمون شرح بنویسیم و علتش رو جویا باشیم تا دفعه دیگه حواسمون باشه آگاهانه تکرارش نکنیم؟
سلام،مثل همیشه عالی بود.👌👌 اماااان از ذهن ناخودآگاه🤔🤔
سلام و وقت بخیر
ممنون از مقاله ی مفیدتون
کاش مثل یک سری از مقالات در آخر مقاله هم لینک مرتبط با این مقاله (مثل مقالاتی که درمورد خودآگاهی و ذهن‌آگاهی هست) رو قرار میدادید.
سلام و درود خدمت استاد عزیز
ممنون از شما و تیم قدرتمند آکادمی ویو
سلام استاد گرامی
عالی . ممنون از مقاله و راهنمایی های باارزش شما
سلام.
امیدوارم حالتون عالی باشه.
اول صبی اون چیزی رو که مدت ها دنبالش بودم رو توی این مقاله بهش رسیدم.
آگاهی عالی ای داشت.
بارها باید بخونمش.
خیلی لطف کردید که این مقاله رو گذاشتید و خیلی خیلی ممنونم که ویس روی یه سری مقاله ها میگذارید.عالیه.
سلام
قالبا مقالات یک جمله کلیدی در خودشون دارند
هدف یک معامله‌گر این است که براساس احساسات موقتی و زودگذر، تصمیمات همیشگی و دائمی نگیرد.
متشکرم برای لطفتون
هدف یک معامله‌گر این است که براساس احساسات موقتی و زودگذر، تصمیمات همیشگی و دائمی نگیرد.
اگر می‌خواهیم که همیشه از رفتارهای ناگهانی و بی‌فکر خود یک گام جلوتر باشیم، خودآگاهی و ذهن‌آگاهی (mindfulness) راه تقویت آن است. با تمرین کافی، می‌توانید ظرفیت مشاهده کردن اعمال و رفتارهای ناگهانی را در خود تقویت کنید، تا دیگر گرفتار آن‌ها نشوید و بدون فکر کاری انجام ندهید.
ضمناً ژورنال‌نویسی هم می‌تواند خیلی کمک‌کننده باشد.
هرچه بیشتر تلاش کنید که از رفتارهای بی‌فکر و ناگهانی خودداری کنید، ظرفیت اینکه به روشی جدید، سازنده و رضایت‌بخش اقدام کنید را در خودتان بیشتر و بیشتر تقویت می‌کنید.
روانشناسی تصویرسازی ذهنی از دکتر ماکسول مالتز
ترید کردن غیر احساسی از لری لوین
دعوت به تمرین ذن از آقای آلبرت لو
بینظیر مثل همیشه