این داستان ذِن درک شما از فرایند معاملاتی را تغییر میدهد
by
فهرست محتوا
این داستان ذِن درک شما از فرایند معاملاتی را تغییر میدهد
مقدمه
داستان‌های ذن شاید عجیب و غریب به نظر برسند، اما اگر با دقت آن‌ها را مطالعه کنید، نکات حکیمانه عمیقی در آن‌ها نهفته است.
یکی از داستان‌های ذنی که دوست دارم این است:
پیرمرد و تمرین
روزی پسربچه‌ای در ساحل بازی می‌کرد و پیرمردی را در فاصله‌ای از خود مشاهده کرد. پیرمرد در وضعیت چمباتمه نشسته بود و به نظر می‌رسید به زمین خیره شده است.
پسربچه نزدیک‌تر شد و دید که پیرمرد در حال کشیدن یک دایره کامل و بی‌نقص روی شن بود.
پسربچه پرسید: هِی پیرمرد، چطور تونستی چنین دایره بی‌نقصی بکشی؟
پیرمرد به آرامی برگشت و نگاهی به پسربچه انداخت و پاسخ داد: نمی‌دانم، فقط سعی کردم و دوباره سعی کردم … بیا تو هم امتحان کن.
پسربچه تکه چوب را از پیرمرد گرفت و پیرمرد به آرامی دور شد.
پسربچه که کمی گیج شده بود، شروع کرد به کشیدن دایره روی شن‌های ساحل. در ابتدا دوایری که رسم می‌کرد کمی عریض، بلند یا کج می‌شدند. اما با مرور زمان، دایره‌ها کم‌کم بهتر و بهتر شدند.
او همینطور به تلاش خود ادامه داد تا اینکه یک روز صبح، یک دایره کامل و بی‌نقص روی شن‌های ساحل رسم کرد.
در این هنگام، صدایی از پشت سر گفت: هِی پیرمرد، چطور تونستی چنین دایره بی‌نقصی بکشی؟
تأمل کنید
این داستان کوتاه و زیبای ذن بر دایره به عنوان یک شکل و سمبل کمال تمرکز دارد.
دایره یک نماد مقدس در آیین ذن محسوب میشود. در این آیین، بطور سنتی و به عنوان یک تمرین مراقبه، دایره را با یک حرکت رسم می‌کنند تا ذهن را رها کنند و به بدن اجازه دهند که خلق کند، چرا که وقتی فقط با یک حرکت دایره را رسم می‌کنید، دیگر نمی‌توانید تغییری در آن ایجاد کنید یا آن را اصلاح کنید.
در این داستان، دایره کاملی که روی شن‌های ساحل رسم میشود، نشان‌دهنده ضرورت تلاش و کوشش مکرر است. در عین حال، روایت دایره‌وار داستان (که با یک پسربچه شروع و خاتمه می‌یابد) نشان‌دهنده طبیعت دایره‌وار زندگی است.
معمولا معامله‌گران موفقیت را یک مقصد و خودشان را در ابتدای مسیر رسیدن به آن یا در دامنه کوه می‌بینند. آن‌ها مقصد را خیلی واضح می‌بینند که در دوردست‌ها می‌درخشد.
اما این طرز نگاه مشکل‌ساز است، چرا که باعث دلسردی بسیاری از افراد میشود، به این دلیل که نتایجی که می‌خواهند را نمی‌توانند در لحظه حال ببینند.
بنابراین این افراد صبر و شکیبایی خود را از دست می‌دهند. زیرا موفقیت، کمال و تخصص شاید به این زودی‌ها بدست نیاید.
به ویژه در دنیایی که امروز زندگی می‌کنیم (بیشتر از هر زمان دیگری)، مردم می‌خواهند خیلی سریع و فوری به نتیجه برسند. اصلا به نظر می‌رسد همه‌چیز در رقابت است تا توجه کوتاه و محدود شما را بدست آورد.
ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که مردمان آن به دوپامین اعتیاد دارند و مردم دیگر وقت صرف نمی‌کنند که یک چیز را یاد بگیرند، روی آن تمرکز کنند و به آن مسلط شوند. زمانی که ببینند دیگر دوپامینی که می‌خواهند به آن‌ها نمی‌رسد، سراغ موضوع دیگری می‌روند که شاید از آن طریق بتوانند خیلی سریع و آسان دوپامین خود را بدست آورند.
اما اگر دیدگاه خود را کمی تغییر می‌دادیم، چه اتفاقی می‌افتاد؟ یعنی به جای اینکه انقدر روی سرخوشی‌های کم‌ارزش و فوری تمرکز کنیم، چرا سعی نکنیم به فرایندی توجه کنیم که ما را به هدف دلخواهمان میرساند؟
داشتن ذهنیت فرایندگرا باعث میشود:
۱- حواس‌پرتی را کاهش میدهد
واقعیت این است که وقتی می‌دانیم که مجبوریم حتما به نتیجه برسیم، تحت فشار قرار می‌گیریم.
در نتیجه این فشار، ممکن است خیلی از برنامه خود پیروی نکنید، بیش از اندازه ریسک کنید و غیره.
اما وقتی روی فرایند تمرکز کنید، سروصدای عوامل خارجی را خاموش می‌کنید. در این صورت بطور خودکار فشار کمتری به شما وارد میشود.
چرا که حالا دیگر هدف بُرد و باخت نیست، بلکه استمرار و تسلط است.
۲- از کار لذت می‌برید
وقتی روی فرایند تمرکز دارید، در لحظه حضور دارید و از آن بیشتر لذت می‌برید. در این هنگام، شما درگیر کار می‌شوید، سریع‌تر یاد می‌گیرید و کسب تجربه می‌کنید. در واقع، موفقیت یعنی انجام درست و اصولی فرایند، نه رسیدن به هدف نهایی.
از هر کسی که نتایج خوبی در بازار یا هر زمینه دیگری بدست آورده سؤال کنید و مطمئن باشید که همین پاسخ را به شما می‌دهند.
۳- اعتماد به نفس شما را ارتقاء میدهد
دیگر از بابت آینده نگران نخواهید بود، چرا که می‌دانید نتایج کوتاه‌مدت در هر موقعیتی هرچه که باشد، شما در بلندمدت در جایگاه خوبی قرار خواهید داشت.
دیگر خود را به چالش میکشید و به اندازه‌ای که باید ریسک می‌کنید.
وقتی نسبت به یک نتیجه خاص وابستگی نداشته باشید و صرفا روی فرایند تمرکز کنید، در صورتی که آن اتفاق رخ ندهد، محتاج یا آشفته نمی‌شوید.
۴- ضررها خیلی آسیب نمی‌زنند
ضرر و زیان بخشی از کار معامله‌گری است و راه فراری هم ندارد. اما افراد معمولا رویکرد بدی در برابر ضررها دارند. آن‌ها ضررها را مانند اصابت یک تیر به نفس خود تلقی می‌کنند، در صورتی که باید آن را مثل یک تجربه آموزنده در نظر بگیرند.
فکر میکنم این طرز فکر ناشی از همان ذهنیت دنبال‌کننده دوپامین و سرخوشی‌های لحظه‌ای باشد که در بالا به آن اشاره کردم. یعنی هر چیزی که شباهتی به خواسته شما نداشته باشد، در شما ناامیدی ایجاد می‌کند. و این باعث ایجاد شک و تردید و احساس ناامنی میشود.
اما وقتی با یک ذهنیت فرایندگرا به معامله‌گری نگاه کنید، دیگر به ضرر کردن عادت می‌کنید. در این صورت، یاد می‌گیرید که به ضررها مثل یک بخش ضروری از فرایند نگاه کنید، نه یک عامل ناامیدکننده.
وقتی فرایندگرا باشید، درک می‌کنید و می‌پذیرید که نمی‌توانید همیشه سودآور باشید. دیگر می‌دانید که شاید بعضی روزها یا ماه‌ها ضرر کنید.
بنابراین، ذهنیت فرایندگرا در چنین شرایطی از شما در برابر اضطراب و نگرانی محافظت می‌کند. چرا که می‌دانید که شما برای مدت‌های طولانی می‌خواهید کار کنید، و بالاخره بعد از تعدادی معامله و گذر زمان، نتایج مثبت معاملات سودآور شما، ضررهای معاملات منفی را پوشش می‌دهند.
۵- با اشتباهات بهتر کنار می‌آیید
اشتباهات به شما کمک می‌کنند یاد بگیرید و رشد کنید. اما وقتی روی یک نتیجه خاص تمرکز می‌کنید، دیگر خیلی نمی‌خواهید تجربه کنید و به اندازه لازم ریسک کنید. ریسکی که در بدترین حالت به یک تجربه آموزنده دیگر ختم میشود و در بهترین حالت، نتیجه بهتری برای شما رقم می‌زند.
حتی اگر در لحظه حال چیزی برای یاد گرفتن وجود نداشته باشد، رویکر فرایندگرا باعث میشود رابطه شما با تجربیاتی که دارید تغییر کند. دیگر تحت تأثیر حوادث و شرایط پریشان و آشفته نمی‌شوید. چرا که دوباره تکرار میکنم: شما می‌خواهید برای مدت‌های طولانی کار کنید.
حرف آخر
رسیدن به تسلط در حرفه معامله‌گری مستلزم یادگیری مستمر، کار و تمرین است. معمولا در کوتاه‌مدت هیچ پاداشی هم دریافت نمی‌کنید و فقط ضرر و زیان می‌بینید.
اگر تمام داستان‌های موفقیت را مطالعه کنید، خواهید دید که داشتن رویکرد فرایندگرا به همراه صبر و تلاش، از ویژگی‌های لازم و ضروری این افراد بوده است.
در مدیتیشن و مراقبه می‌گویند تمرین و ممارست به کمال رهنمون می‌کند، اما کمال نباید هدف نهایی باشد. هدف نهایی باید تمرین باشد.
در معامله‌گری هم به همین صورت است. اگر مسیر خود را بصورت دایره‌ای ببینیم، یعنی خطی که نه نقطه مبدأ و نه نقطه پایانی دارد، در این صورت یاد می‌گیریم که توجه خود را از رسیدن به یک «مقصد نهایی» در انتهای مسیر به انحنای نرم و هموار همین لحظه حال معطوف کنیم.
گرداوری و ترجمه: آکادمی ویو
منبع: academywave/tradingco
ichi.amino_academy
academywave_amino
آموزنده و تاثیرگذار بود مخصوصاً پاراگراف آخر ممنون از زحمات شما
عالیه من ازخواندن مقالات شما، خیلی بهره میبرم وتازه بااقای آمینو ونظراتش اشناشده ام وازروزی که این آشنایی شروع شده هرروزم ازروزقبل بهتراست
مثل همیشه عالی و بی نقص
زنده باد امینوی کبیر
عالی مثل همیشه استاد
چرا اینقدر خوبی؟
تا حالا هیچ مقاله ای رو نتونستم چندبار بخونم فوقالعاده بود .خیلی دلنشین بود مثل یه چایی تازه دم وسط دل جنگل به دل ادم میشنه حرفات استاد
خیلی عالی بود استاد امینوی عزیز ،واقعا که اصول را به راحتی در اختیار ما میزارین،سپاسگذارم، سپاسگذارم ،سپاسگذارم .
لطفا اگه امکانش بود یه مقاله درمورد تنفس آگاهانه و مسیری که بین هوشیار و ناهوشیار ایجاد میکنه تهیه کنین ،سپاسگذارم
سلام استاد عزیز
چقدر داستان پیرمرد و پسر بچه عمیق و کاری بود خدای من باورم نمیشه این داستان عجیب منو تکون داد و به فکر برد هرچی بخوام ز نتیجه گیری این داستان بگم عاجز هستم
درود بر استاد عزیزم خدا را شکر که با شما آشنا شدم استاد دهقان دوست داشتنی .
“اما کمال نباید هدف نهایی باشد. هدف نهایی باید تمرین باشد “
باید بشیم تا بشه.
ممنون استاد عزیز
باسلام چقدر کاربردی وامیدبخش
ای کاش دوباره بچه میشدم. یا دیرتر به دنیا میومدم.
یا بر میگشتم ۸ سال پیش.
همه چیز در لحظه حاله
تشکر از استاد و تیم قوی آکادمی
عالی بود
چقد آموزنده بود ، فک کنم باید چندین و چندین بار بخونم تا درکش کنم ، مقاله سنگینی بود و قابل تامل.
شاید هم ساده اما عمیق!
عالی بود ممنون
از وقتی وارد آکادمی شدم هر روزم با دیروز فرق میکنه. تو این یک سال به اندازه تمام عمرم رشد کردم
ممنون بابت همه چیز
عرض ادب و احترام
خیلی تشکر میکنم از شما و تیم خوب اکادمی
چه جمله ای زیبای(کمال نباید هدف نهایی باشد. هدف نهایی باید تمرین باشد.).ی خط از اخر زندگی .
دایره ، لحظه حال ، صبر ، تکامل ، موفقیت ، فرآیند ، هدف ، انحنای نرم
خیلی عالی بود . کلیت مقاله هم مثل یک دایره بود .
یکی از زیباترین تعاریفی که دیدم تعریف صبر و موفقیت هستش .
سپاسگزارم .
بسیار عالی استاد عزیز….ممنونم از مقاله ی عالیتون
ممنون بابت سخنان ناب و پر از آگاهی تون، کسی که لذت لحظه حال رو چشیده باشه دیگه سراغ لذاتی که با دوپامین ساخته میشه نمیره، چون آغشته به سروتونین لحظه حال میشه
فوق العاده بود👌👌👌👌
سپاس از استاد گرانقدر🙏🙏🙏🙏🌸🌸🌸🌸
خیلی عالین فقط با یه مقدار آگاهی بهش نگاه کنید
بی نظیری امینو
خیلی جالب بود داستان دایره مثل داستان کندل های ۱۵ دقیقه هستن که کندل مثلا روزانه رو تشکیل میده ولی اعتبار روزانه کجا و اعتبار ۱۵ کجا.
ما روزانه رو بزرگ میبینیم چون حاصل قدم های کوچک ۱۵ است.
زندگی ما در واقع یه دایره زمانی هست. اگر کل زندگی با یه کندل بزرگ نشون داده بشه از بدو تولد تا الان شدو و بادی خودش رو داره که تشکیل شده از رفتارها و عادت های کوچک ما. دید جالبی بود .
عالی بود و آموزنده
درود بی پایان
اگر کمال مقصد باشد پس تمرین که همان مسیر باشد شما را به مقصد میرساند در واقع مقصد بهانه است و مسیر بسیار مهم تر است.
مبدا تا مقصد میشود طول مسیر
مسیر از اهداف کوچک و زنجیروار تشکیل شده
از حلقه‌ای به حلقه دیگر میروی
تکامل شکل میگیرد
در انتها زنجیر را به کودک میدهی
زنجیر زندگی سپاسگذارم
برقرار باشد
شاگرد شما
زاتارا
سلام استاد عزیز واقعا مقالات شما دقیق منظم و ب موقع اراعه میشه بسیار ممنون از زحمات شما اکادمی شما جایی برای زندگی همه چی عالی ..حضرت استاد امین دهقان ارام جان
عالی بود ، بسیار سپاس گذارم
لطفاً از مبحث آگاهی و بالا بردن آن مقاله بزارید.
کاش بتونیم خط به خط این مقالات رو در ذهن داشته باشیم باورشون کنیم و بهشون عمل کنیم. مثل همیشه عالی
درود امپراطور امینو
همین مقاله برای تمام عمرم بسه
نه برای تریدر شدن، برای همه‌ی زندگیم
فوقالعاده بود، خیلی عالی بود
سپاسگزارم
ممنون از شما جناب امین و تیم آکادمی ویو
خیلی عالیه و آموزنده . هر موقع ذهنم درگیری سوالی هست جواب سوالاتم در مقاله های شما دریافت میکنم . ممنون بابت تک تک لحظات گذر زندگیتان، که در اختیار ما قرار میگذارین .
قبلا می گفتند بفکر لذت رسیدن به هدف باش تا سختیهای مسیر را بهتر بتوان تحمل کرد ولی این متن ثابت کرد باید از سختیها و زیباییهای مسیر لذت برد تا زودتر و مطمین تر به هدف رسید
عالی بود
عالی بود استاد ممنون
فوق العاده بود
سپاس از استاد گرانقدر
این قسمت از بخش سوم:
«وقتی نسبت به یک نتیجه خاص وابستگی نداشته باشید و صرفا روی فرایند تمرکز کنید، در صورتی که آن اتفاق رخ ندهد، محتاج یا آشفته نمی‌شوید.»
و این جمله از بخش آخر:
«تمرین و ممارست به کمال رهنمون می‌کند، اما کمال نباید هدف نهایی باشد. هدف نهایی باید تمرین باشد.»
واقعا جذاب بود و بنظرم باید با اب طلا روی زمینه ذهن نوشت
ممنون استاد
عالی تاثیر گذار بود.درصورت تکرار ورعایت کردن
ممنونم از شما عالی تاثیرگذار بود
ممنونم از شما عالی و تاثیرگذار بود
سلام ممنون از مقالتتون که از صدتا کتاب بهتره
یه سوال داشتم اونم اینه که آیا میشه برای تبدیل شدن به یک شخص فرایند گرا مسیررو به اهداف خیلی کوچک تقسیم کنیم ؟ مثلا برای یک روز ده هدف داشته باشیم یا کلا هدف رو باید از ذهن حذف کنیم ؟
فقط یک کلمه میتونم بگم :
فوق العاده اید🌻
ای کاش توانایی این رو داشتیم تمام آموزه هاتون رو یادبگیریم
بهترینهارو آرزو دارم براتون 💛
سلام و خسته نباشید خدمت استاد عزیز و تشکر بابت مطالب بسیار آموزنده و مفید
مثل همیشه مفیدو اموزنده
پایدار باشید
با سلام واقعا تاثیر گذار بود ممنون استاد
سلام و خسته نباشید به استاد عزیزمممم و دوستانم در کادر آکادمی … مقاله بسیااار بسیااار زیبا و پر از نکته بود… پر از جملات کلیدی و راهنما…. به قول استاد عزیزممم در صورت وجود “آگاهی” قادر به درک نکات کاربردی این مقاله زیبا خواهیم بود…
یجای مقاله اشاره کرد به:
“موفقیت یعنی انجام درست و اصولی فرایند، نه رسیدن به هدف نهایی”
و این همان جمله تاکیدی استاد عزیز و برادر مهربانمممم امینو هست که میگه: هدف چیزی نیست که در انتها باشد! هدف در لحظه لحظه ی “مسیر” جریان دارد و جاریست…
و جمله طلایی پایانی که میگه مقصد همین انحنای نرم و هموار لحظه ی “حال” هست.
آرزوی سلامتی برای استاد عزیزمممم و تمام دوستانم در این آکادمی
جواب تعدادی از سوالات خودم رو خوب گرفتم. ممنون که راهنمایی کردید… داستان خوب، صرف انرژی در طولانی مدت
بسیار عالی لذت بردم
مانند همیشه عالی و بینظیر❤👌
امیدوارم بتونیم آگاهی دریافت گنج های شما رو پیدا کنیم.🌹🌹💪👊
باتشکر فراوان از استاد والا مقام و تیم خوب آکادمی ویو
سلام وقت بخیر من سید جواد حسینی هستم
.
.
.
قصد دارم نظرم را بیان کنم.
.
.
.
ویژیگی های تفکر فرایند گرا طلبکاری
افازیش اعتماد بنفس
/
افزایس قدرت تمرکز
/
شکل دایره تناسب با قوانین هستی نظیر ابشار نیاگارا که در طولانی مدت مولکول های اب همزمانی دارن
/
.
.
.
ترشح سروتونین از نوشته کامنت جناب حمید حقیقتا اگه میشه اینو برام بزا کنین مبنا من کتاب زیست خیلی سبز جامع نوشته موسی بیات است.
/
کسب ترجبه که تنها راه رسیدن و گذر از ان است. از نوشته های جناب البرت انیشتین در سایت سوخت جت که توسط رنه سیانی مدیریت میشود.
/
کمترین اختلافات حرفا و کارا
/
کمترین نوسانات ذهنیتی و ریسک از روی منبا دانش که از تجربه در واحد زمان امده است.
.
.
.
/
خلق سطح سوم دفاع اختصاصی ذهنیتی نظیر ماکروفاژ در بدن بخش سیستم ایمنی بدن
/
میانگین گیری از میانگین ها نظیر اوند در نهان دانگان
/
نظیر کامنت های سرکار یا جناب ربانی یا یزدان
/
.
.
.
ضرر راه فراری ندارد میشه بپرسم جناب امین دهقان که درمورد این قسمت بیشتر توضیح بدین؟
و در صورت توان ی سوال هم داشتم چرا تمرکز ادیان و فیزیک یا ریاضی روی دایره است این چیه؟
۱
۲٫
جوادی
رهرو آن نيست كه گه تند و گهي خسته رود… رهرو آنست كه آهسته و پيوسته رود.(سعدي)
رعایت نکردن و نفهمیدن همین مقاله جناب امینو برای من چهار سال از عمرم را خرج برداشته .
عالی و فوق العاده بود استاد امینوی بزرگ
خیلی عالی و پرمحتوا مثل همیشه
مثل همیشه عالی سلطان ❤️💯💯
ممنون از تیم آکادمی ویو بابت مقاله وترجمه خوب
سلام
بسیار عالی
تقدیم به استاد عزیز
غم و اندیشه در آن دایره هرگز نرود / به حقیقت که تو چون نقطه میانش باشی
بسیار مقاله عالی وتاثیر گذاری بود مثل همیشه ممنونتم استاد فرهیخته
عالی بود ممنونم از لطفتون.
بهترین تصویرسازی بود رسم یک دایره بی نقص.
مطمعنا باید بهش عمل کرد تا نتایج فوق العاده در مسیر دید بشن.
استاد سلام بی نطیر بود این مقاله
عالی بود ممنون ازجناب امینو
سلام خدمت همگی دوستان
من این مقاله رو هر ماه میخونم
تازه تونستم قسمتی از این مقاله رو در خودم نهادینه کنم
به دوستان هم پیشنهاد میکنم مقالات روانسناسی رو چندین و چند بار مطالعه کنند
از آخرین جمله مقاله هم خیلی خوشم آمد :
اگر مسیر خود را بصورت دایره‌ای ببینیم، یعنی خطی که نه نقطه مبدأ و نه نقطه پایانی دارد، در این صورت یاد می‌گیریم که توجه خود را از رسیدن به یک «مقصد نهایی» در انتهای مسیر به انحنای نرم و هموار همین لحظه حال معطوف کنیم.
سپاسگزارم مقاله ای بسیار خوب و مفید .از شما سپاسگزارم بابت انتقال دانش و تجربه های خوبتان
عالی بود تشکر بابت تمام مقاله های کاربردی که در اختیار ما قرار میدید
واقعا زندگی در لحظه حال یه قدرت خارق العادس
در مدیتیشن و مراقبه می‌گویند تمرین و ممارست به کمال رهنمون می‌کند، اما کمال نباید هدف نهایی باشد. هدف نهایی باید تمرین باشد.
در معامله‌گری هم به همین صورت است. اگر مسیر خود را بصورت دایره‌ای ببینیم، یعنی خطی که نه نقطه مبدأ و نه نقطه پایانی دارد، در این صورت یاد می‌گیریم که توجه خود را از رسیدن به یک «مقصد نهایی» در انتهای مسیر به انحنای نرم و هموار همین لحظه حال معطوف کنیم.
«وقتی نسبت به یک نتیجه خاص وابستگی نداشته باشید و صرفا روی فرایند تمرکز کنید، در صورتی که آن اتفاق رخ ندهد، محتاج یا آشفته نمی‌شوید.»
موفقیت یعنی انجام درست و اصولی فرایند، نه رسیدن به هدف نهایی