چرا ضررهای معاملاتی دردناک هستند؟

آکادمی ویو by روانشناسی بورس و بازار فارکس in 2023-11-14

چرا ضررهای معاملاتی دردناک هستند؟

مقدمه:

در این مقاله به یک موضوع مهم در زمینه بازارهای مالی و فارکس می پردازیم، اینکه در زمان معامله گری ممکن است تریدر دچار ضرر شود یک امر طبیعی است.اما اینکه چرا ضررهای معاملاتی دردناک هستند و چگونه باید به آنها نگاه کنیم مساله ای کاملا روانشناسی است که باید مورد بررسی قرار بگیرد. بگذارید خیلی واضح و صریح بگویم: مشکل از ضررها نیست. اینکه ضررها را مشکل بدانیم، یعنی همین ابتدا مسئله را اشتباه تشخیص دادیم. ضررهای معاملاتی بخشی از بازار فارکس و این کسب‌وکار هستند. همه مردم ضرر و زیان را تجربه می‌کنند. اصلا نمی‌توانید از این اتفاق مخصوصا در سال های اولیه معامله گری اجتناب کنید. تنها کاری که می‌توانید انجام دهید این است که با اتخاذ یک استراتژی، تاثیر ضررها را کاهش دهید.

قبول دارم که حتی با وجود یک برنامه مدیریت ریسک، باز هم ضررهای معاملاتی دردناک و ناراحت‌کننده هستند. کاملا متوجه این موضوع هستم. دلیل این امر ساده است: هروقت یک ضرر پذیرفته‌شده وجود داشته باشد، درد و ناراحتی هم وجود دارد. اما عمدتا احساسات در واکنش به برداشت شما از یک اتفاق شکل می‌گیرند، نه خود آن اتفاق.

بگذارید یکبار دیگر برای تاکید بیشتر این جمله را تکرار کنم: احساسات عمدتا در واکنش به برداشت شما از یک اتفاق شکل می‌گیرند، نه خود آن اتفاق.

این دو سناریو که در ادامه بیان می‌کنم را در نظر بگیرید:

سناریو ۱:

فرض کنید بعد از کلی تمرین سخت و سنگین، از باشگاه به خانه برگشته‌اید. بعد از چند ساعت، احساس می‌کنید عضلات شما درد می‌کنند. اما در عین حال مشکلی با این درد ندارید. شما در واقع از خودتان احساس رضایت هم دارید، چون می‌دانید که خیلی خوب تمرین و ورزش کرده‌اید و این درد و رنج در نتیجه آن تمرینات بوجود آمده است.

سناریو ۲:

حالا فرض کنید باشگاه نرفته‌اید و بدون هیچ دلیل واضحی، دقیقا مشابه همان درد سناریو قبل را در تمام بدن خود احساس می‌کنید. در این شرایط، شاید فکر کنید بدن شما مشکل حادی پیدا کرده. قطعا وحشت‌ می‌کنید و فکر می‌کنید به بیماری و مریضی خیلی سختی مبتلا شده‌اید …

در سناریو اول، نسبت به درد فیزیکی در موقعیت ورزشکاری که سخت تمرین کرده، احساس خوبی داشتید. چون همین درد فیزیکی درواقع نشان می‌داد که با تمام قوا تمرین کرده‌اید.

در سناریو دوم، دقیقا همان درد جسمانی در یک شرایط دیگر، باعث شد واکنش کاملا متفاوتی شامل ترس، اضطراب و سردرگمی داشته باشید.

می‌بینید؟ معنا و مفهومی که ما به اتفاقات می‌دهیم، واکنش خودمان در برابر آن‌ها و اعمال و اقدامات بعدی ما را تعیین می‌کند. حتی احساساتی که خیلی واضح و از نظر بیولوژیکی مشخص به‌نظر می‌رسند هم به‌واسطه برداشت ما ایجاد می‌شوند.

برای مثال، واکنش احساسی شما وقتی مادرتان شما را می‌بوسد کاملا متفاوت است با زمانی که همسرتان شما را می‌بوسد. مجددا تکرار می‌کنم، همه این‌ها به نوع برداشت شما وابسته است.

ذهن‌آگاهی

آگاهی برآمده از ذهن‌آگاهی (mindfulness) یک کار ذهنی است که باید آن را یاد بگیرید و در خودتان تقویت کنید، به این خاطر که باعث می‌شود که از بند تمام برداشت‌ها و داستان‌های ثابتی که ساخته و پرداخته خود شماست، رها شوید. منظورم این نیست که همیشه معنا دادن به اتفاقات کار اشتباهی است. نه اتفاقا مفید هم هست. اما ذهن‌آگاهی باعث می‌شود دیگر واکنش‌های همیشگی و از روی عادت خودتان را به‌طور خودکار تفسیر نکنید و این به شما قدرت انتخاب می‌دهد.

بگذارید با یک مثال توضیح بدهم. وقتی فردی در یک معامله ضرر می‌کند، معمولا در این مسیر قرار می‌گیرد:

• ضرر معاملاتی اتفاق می‌افتد.
• این اتفاق کاملا مشاهده و درک شده و براساس یک چارچوب آشنا، به‌سرعت تفسیر می‌شود و به آن معنا داده می‌شود.
• احساسات در واکنش به معنایی که شما به این اتفاق داده‌اید، ظاهر می‌شوند.

حالا بدون ذهن‌آگاهی:

• شما به تمام افکار و احساسات خود، وزن یکسانی می‌دهید، اگرچه نباید به همه آن افکار و احساسات اعتماد کنید و به آن‌ها توجه داشته باشید.
• شما هیچ گزینه انتخابی ندارید (یا گزینه‌های کمی دارید). انرژی احساسات ظاهرشده، می‌خواهد به‌نحوی بروز کند. بالاخره این احساسات باید از یک کانال عبور کنند. بنابراین، شما نهایتا کاری انجام می‌دهید که انگار بواسطه آن احساسات، مجبور به انجام آن شده‌اید.

اما با ذهن‌آگاهی:

• شما به‌محض اینکه فرایند معنا بخشیدن به این اتفاق شروع می‌شود، متوجه آن می‌شوید. حالا شما کاملا آگاهانه احساساتی که درون شما در حال ظهور هستند را تشخیص می‌دهید.
• آن احساسات را همانطور که هستند تشخیص می‌دهید، بدون اینکه قضاوت کنید یا آرزو کنید که ایکاش این اتفاق رخ نمی‌داد و غیره. یعنی شما شرایط حال حاضر را کاملا پذیرفته‌اید. شما با این کار درواقع آن‌ها را خنثی می‌کنید. و حالا به‌جای یک عکس‌العمل کورکورانه، می‌توانید آزادانه انتخاب کنید که چگونه واکنش نشان دهید.
• شما حالا می‌توانید در لحظه معامله کنید و هر نتیجه‌ای که گرفتید را بپذیرید.

چگونه ذهن‌آگاهی را تقویت کنیم؟

خیلی ساده است: مدیتیشن کنید. اما هر نوع مدیتیشنی شرایط و فواید خاص خودش را دارد و ممکن است بعضی از آن‌ها نتیجه‌بخش نباشند.

برای مثال، در بعضی از روش‌های مدیتیشن از فرد خواسته می‌شود در عین حال که به هیچ چیز فکر نمی‌کند، روی یک چیز مثل دعا، ذکر، مناجات، شعله شمع یا یک تصویر مذهبی تمرکز کند.

معمولا نتیجه این مدیتیشن‌ها این است که فرد در طول همان جلسه مدیتیشن، احساس لذت یا خلسه می‌کند. این خیلی زیبا است، ولی موقتی است. به همین خاطر با خودتان می‌گویید «چرا تموم شد؟ باز هم می‌خوام مدیتیشن کنم» و …

بنابراین شما به مدیتیشنی نیاز دارید که شما را از آن چرخه خارج کند، یعنی به شما کمک کند که ذهن‌آگاهی را در خودتان تقویت کنید. در این صورت یاد می‌گیرید که همه اتفاقات و شرایط و حالت‌ها گذرا هستند، می‌آیند و می‌روند، و همه این‌ها را با آرامش کامل متوجه می‌شوید.

وقتی یک نوع مدیتیشن را انتخاب کردید، سعی کنید آرامش و تعادلی که در طول تمرینات مدیتیشن به آن رسیده‌اید را به هنگام کار ترید و معامله‌گری بکار ببرید. مهارت‌هایی که با تمرین مدیتیشن بدست می‌آورید (مثل تمرکز، صبر،قضاوت نکردن، قضاوت عاقلانه، عدم وابستگی)، همان مهارت‌هایی هستند که برای موفقیت در معامله‌گری نیاز دارید.

وقتی در یک معامله ضرر می‌کنید، به‌جای اینکه به‌طور خودکار و اتوماتیک به آن مثل یک چیز بد و نامطلوب فکر کنید، سعی کنید بدون داستان‌پردازی و معنا دادن به آن ضرر و زیان، انرژی آن را در بدن خودتان احساس کنید. فقط این انرژی را احساس کنید و کاملا آن را مشاهده کنید، بعد می‌بینید که خودش به‌طور طبیعی از شما خارج می‌شود. وقتی به‌طور خودکار و از روی عادت به اتفاقات برچسب نمی‌زنید و آن‌ها را تفسیر نمی‌کنید، درواقع به خودتان اجازه می‌دهید که به شکل متفاوتی عکس‌العمل نشان دهید و اقدام کنید. این یعنی شما می‌توانید الگوهای رفتاری و احساسی‌ای که به شما آسیب می‌زنند را تغییر دهید.

برای مثال، اگر با پیروی کامل از برنامه معاملاتی خودتان در یک معامله ضرر کردید، با “ذهن‌آگاهی” به احساساتی که در شما ظاهر می‌شوند و افکاری که آن احساسات را تغذیه می‌کنند، پی می‌برید. بعد می‌توانید این شرایط را تغییر دهید. درست مثل دردی که در اثر تمرینات سنگین در باشگاه در بدن خود احساس می‌کردید. یعنی می‌توانید تمرین کنید ضرری که مطابق برنامه و کنترل‌شده به شما وارد شده، یک اتفاق مثبت است. در نتیجه ناراحتی و دردی که در اثر این ضرر وارده احساس می‌کنید، یک درد خوب است. این درد ضروری است.

اما اگر ضرر وارده به دلیل عدم رعایت قوانین و برنامه معاملاتی باشد، باز هم همان شرایط را دارد. به احساساتی که در شما ظاهر می‌شوند و افکاری که آن احساسات را تغذیه می‌کنند، توجه کنید. سپس اجازه دهید درد و ناراحتی ناشی از این ضرر، خودش به‌طور طبیعی کمرنگ و ناپدید شود.

وقتی یاد می‌گیرد که اجازه دهید همه چیز بدون وارد کردن هیچ فشاری اتفاق بیفتد، وقتی می‌بینید بدون برچسب زدن به اتفاقات و داستان‌پردازی درباره آن‌ها، می‌توانید تمام احساسات را به‌طور واضح تجربه کنید، دیگر از بند رفتارها و واکنش‌های کورکورانه و بی‌برنامه رها می‌شوید. سپس می‌توانید توجه و تمرکز خود را به برنامه معاملاتی خودتان معطوف کنید.

حرف آخر

ضرر و زیان بخشی از حرفه معامله گری و ترید هستند و “ذهن‌آگاهی” به ما کمک می‌کند احساسات ناشی از این اتفاقات را بپذیریم و آن‌ها را حل کنیم. ذهن‌آگاهی حالتِ پذیرش کاملِ هرآنچه می‌آید و می‌رود، است. وقتی از روی عادت و به‌طور اتوماتیک به اتفاقات و موقعیت‌ها برچسب بزنید، دیگر نمی‌توانید از زاویه دیگری آن‌ها را ببینید. در این صورت، شما دیگر ابعاد پیچیده آن موقعیت و تنوع و تغییرپذیری آن را نمی‌بینید حتی ممکن است نتوانید متوجه پتانسیل های فراوان آن در جهت رشد و موفقیت شوید، بلکه شما فقط برداشت‌‌های خودتان را می‌بینید.

ذهن‌آگاهی چیزی را رد نمی‌کند، بلکه تشخیص می‌دهد که مسیر زندگی شامل تمام شرایط و اتفاقاتی است که پدیدار و ناپدید می‌شوند، و همه آن‌ها را همانطور که هستند می‌پذیرد، با این نگاه که هیچکدام ماندگار نیستند اما توانایی و پتانسیل بالایی برای رشد و موفقیت ما بحساب می آیند.

گردآوری و ترجمه : آکادمی ویو
اینستاگرام آکادمی ویو
یوتیوب آکادمی ویو
دوره پرایس اکشن
دوره فراکتالی
آموزش فارکس