چگونه نفرت طبیعی نسبت به اشتباه کردن را کاهش دهیم
چگونه نفرت طبیعی نسبت به اشتباه کردن را کاهش دهیم
مقدمه:
جملهای هست که معمولا در مواقع سختی و مشکلات آن را به یاد میآورم:
«هر چیزی که شما را به درد سر میاندازد، هر چیزی که شما را آزار میدهد، همان معلم شماست.»
-آجاهن چاه
آجاهن چاه یک راهب بودا و متفکر تایلندی بوده است. یکی از همان افرادی که همه دوست دارند یک روز کامل پای صحبتهایش بنشینند و از حکمت و معرفت او بهرهمند شوند.
و من این جمله را واقعا دوست دارم، چون این واقعیت را برای ما روشن میکند که مشکلات و سختیها، اغلب اوقات، بهترین هدایای زندگی به ما هستند.
اما معمولا نسبت به دیدن دردها، اذیت شدنها و عصبانیتهای گذشته خیلی غافل هستیم. همه ما یک نفرت و گریز درونی در برابر اشتباه کردن داریم، یک گریز طبیعی از درد و رنج. به همین خاطر در مواقعی که درد و رنجی تجربه میکنیم، تمایل داریم کورکورانه و با ذهنی بسته به آن واکنش نشان دهیم.
در این مقاله کوتاه سعی دارم به این موضوع بپردازم که مشکلات معلم ما هستند و اینکه همواره در هر سختی و مشقتی، یک درس آموزنده برای ما وجود دارد، البته مشروط به اینکه بخواهیم آن را ببینیم.
اگر مشکلات را خیلی سطحی ببینیم، شاید این حرف درست نباشد، مخصوصا اگر:
- شما همین الان یک معامله را بسته باشید (با سود یا با ضرر) و با خود اینطور فکر کنید که «من هیچ چیز آموزندهای در این معامله نمیبینم.»
- یک آدم بیادب و ناراحتکننده را میبینید و با خود فکر میکنید «چطور ممکن است چنین آدم منفوری معلم من باشد؟»
- ماشین یا کامپیوتر شما خراب شده و با خود اینطور فکر میکنید «الان هیچ چیزی برای یاد گرفتن وجود ندارد، خراب شدن این وسیله فقط اعصاب من را به هم میریزد، همین و بس.»
البته میشود هزاران مثال دیگر مانند موارد بالا را نوشت، اما فعلا بیایید همین سه نمونه بالا را بررسی کنیم.
این افکاری که شما نسبت به آن اتفاقات و شرایط دارید، درسهای مهمی برای شما دارند.
من هیچ چیز آموزندهای در این معامله نمیبینم …
وقتی اینطور فکر میکنید، در واقع ذهن خود را برای یادگیری همه چیز میبندید. اگرچه تقریبا همیشه یک چیز برای یاد گرفتن وجود دارد، هر چند شما آن را نبینید.
مثلا نکته آموزشی این موقعیت میتوانست این باشد که آرامش خود را حفظ کنید، به نحوی که معاملات موفق خیلی شما را هیجانزده و معاملات ناموفق هم شما را افسرده نکنند.
یا یک درس دیگر میتوانست این باشد که روی برنامه و استراتژی معاملاتی خود تمرکز کنید.
درس دیگری هم میتوانست باشد و آن اینکه صبور باشید (اتفاقات خوب برای افراد صبور و شکیبا رخ میدهد)، نظم و دیسیپلین را رعایت کنید (اتفاقات خوب برای افراد منظم رخ میدهد) و همچنین ریسک کنید (برای اینکه سودی بدست آورید، باید ریسک کنید).
وقتی ذهن خود را برای این چنین درسهایی که همیشه و همه جا هستند، باز میکنید، زندگی به منبعی غنی از درسها و نکات آموزشی تبدیل میشود.
میکل آنژ در سن ۸۷ سالگی روی یکی از نقاشیهای خود نوشت:
«من هنوز در حال یادگیری هستم»
بله، یادگرفتن هیچوقت تمام نمیشود.
چطور ممکن است چنین آدم منفوری معلم من باشد؟
در این شرایط هم اگر کمی ذهن خود را باز کنید، معلمهای زیادی حتی در آدمهای ناخوشایند میبینید.
قطعا نکاتی برای یادگرفتن وجود دارد در خصوص اینکه شما چطور در برابر افراد مزاحم و نامحترم واکنش نشان میدهید.
اما این افراد هم مشکلات و سختیهای خودشان را دارند و همین باعث میشود که در این دنیا چنین رفتار و اعمالی داشته باشند. خود این میتواند درسی برای شما داشته باشد.
شما یاد میگیرید که وابستگیهای ذهنی این دسته افراد را ببینید که باعث نوع رفتار آنها میشود، چون خود شما هم وابستگیهایی دارید که هر روز سعی میکنید آنها را مورد بررسی قرار دهید.
شما یاد میگیرید که چگونه با افرادی که مشکلات زیادی دارند برخورد کنید و سپس یاد میگیرید که چگونه به مشکلات خودتان واکنش نشان دهید.
هیچکدام از این درسها آسان نیستند، اما وجود دارند، به شرطی که بخواهید آنها را ببینید.
خراب شدن این وسیله فقط اعصاب من را به هم میریزد و چیزی به من یاد نمیدهد
سختی و دردی که شما در چنین شرایطی احساس میکنید را همه افراد تا حدی احساس میکنند.
بنابراین، در بررسی مشکلات خود، میتوانید یاد بگیرید که چه چیزی همه ما را آزار میدهد: وابستگیها، عجول بودن، واکنشهای کورکورانه و … . اینها میتوانند درسهای بزرگی به ما یاد بدهند که چگونه با مشکلات برخورد کنیم.
همانطور که میبینید، با تغییر دیدگاه (و همینطور نوع واکنش)، هر معاملهای که انجام میدهید، هر فردی که ملاقات میکنید، هر تعاملی که با دنیای بیرون دارید، همگی به فرصتی برای یادگیری تبدیل میشوند. درسی در مورد طرز برخورد با مشکلات، داشتن ذهن باز، کنجکاو بودن، درباره فرایند، درباره درک لحظهای که پیشروی ماست، درباره وابستگیهای ذهنی و اینکه چطور با آنها کنار بیاییم، درباره ذهنآگاهی (mindfulness) و درک احساسات، درباره اینکه چطور احساسات خود را بپذیریم و …
همه این نکات، همیشه و در همه حال به ما ارائه میشود.
زمانیکه اینگونه عمل کنیم، وقتی از زاویه درستی به مشکلات نگاه شود، دیگر محدودیت یا مانعی به حساب نمیآیند، بلکه فرصتی خواهند بود برای یادگیری.
در نتیجه، شما میتوانید قدری از جبههگیری یا حالت تدافعی طبیعی و ذاتی خود نسبت به اشتباه کردن (یا احساس درد و رنج) را کاهش دهید و در عوض، با کنجکاوی و ذهنی باز و روشن به آن نگاه کنید.
احتمالا الان اینطور فکر میکنید که تمرین کردن چنین چیزی خیلی آسان نیست، اما نتایجی که از این تغییر دیدگاه بدست میآورید، بسیار قدرتمند خواهند بود. با این روش، شما در واقع دری به روی یادگیری برای خودتان باز میکنید که برای اکثر مردم بسته است و در نتیجه این اقدام، زندگی شما غنیتر و پربارتر میشود.
گردآوری و ترجمه : آکادمی ویو
خیلی اموزنده و عالی استاد عزیز 😘
خیلی اموزنده و عالی استاد امینوی عزیز 😘
ممنونم بابت مقالات عالی
مثل همیشه اموزنده و فوق العاده
سلام استاد، من سوالی از شما داشتم که البته کمی غیر مرتبط هست با مقاله، من با کمک بحث های روانشناسی مالی و کتاب های که معرفی کردید و راهکارهایی که دادید در شغل اصلیم به درآمد خوبی رسیدم و حالا در ترید نیز اکانت دمو رو به خوبی میتونم افزایش بدم و مشکلی ندارم. سوالی که ذهنمو درگیر کرده اینه که من در یک خانواده متوسط رو به پایین از لحاظ مالی زندگی میکنم. تا چه حد و چجوری باید به خانواده کمک کنم؟! از لحاظ ذهنی من رشد بیشتری کردم، حالا به علت درآمد خوبی که دارم یکسری توقعات ایجاد شده، من چطور میتونم بهشون کمک کنم با چه روشی؟!
با سلام.به نظرم یک بار دیگه مقاله رو بخونین جوابتون می تونه تو مقاله باشه.
ممنون استاد جان
این نکته یه جور سپاسگزار بودن بابت همه اتفاقات پیرامونمون هست که باعث برکت یافتن زندگی میشه
سپاس
تشکر
تشکر میکنم از استاد عزیز بابت این مقالات گرانبها.
درود بر استاد امینوی بزرگ و دوست داشتنی. سپاس از نشر آگاهی
یک مقاله دوست داشتنیه دیگر . سپاس
یکی از عادتهای من : هر روز خواندن یک مقاله از استاد
یکی به قصاب گفت من بهترین جای گوشت را میخواهم و قصاب گفت همه جای این گوشت بهترین هستند.
مقاله خیلی خوبی بود تشکر از تیم آکادمی ویو🌹
(فقط یه اشتباه تایپی در پاراگراف های آخر هست که تغییر دیدگاه، سهوا تغییر دادگاه نوشته شده)
با سلام وعرض ادب اصلاح گردید تشکر از شما
درود خدمت استاد گرامی ممنون بابت مطالب خوب و مفید زنده و سلامت باشید
درود بسیار عالی
عالی
سلام استاد امینوی بزرگ /ارادتمند / خسته نباشید / خیلی عالی بود و من از مقالتون میتونم درسهای زیادی بگیرم / کنترل عصبانیت / صبر کردن در هرکاری / از مشکلات به وجود اومده درس گرفته و اون رو به فال نیک بگیریم و از ان درس بگیریم و ان را چانشنی کار به نفع خودمان حل کنیم و از ان بحران سخت طبق تجربه استفاده کرده و بیرون بیاییم و دیگر آن مشکلات تکرار نشود طبق تجربه و اموزش در هر سن و سالی به کار بگیریم/ سپاس بیکران
این حس رشد کردن و بزرگ شدن از درون خیلی زیباست
خیلی زیباست
خیلی زیباست
و غیر قابل توصیف با کلمات
ممنونم استاد باعث رشد و افزایش آگاهیم شدید و از درون رشدم دادید
مدیونتونم
موفق باشید که میدونم قطعا موفق هستید
درود فراوان
سلام
همینطوره
به کار گرفتن این شیوه یا این روحیه تغییر عظیمی تو زندگی بوجود میاره
بخصوص دیدن دغدغه های کسانی که به ظن ما رفتاری نامطلوب دارند هنر بزرگیه
متشکرم
انگیزه و اشتیاق سوزان رو در تک تک مقالات ارزشمند جناب امینو دریافت میکنم،این مقاله ارزش۱۰۰بار دیدن رو هم داره.
❤️
سلام و خسته نباشید به استادعزیز , خود من دراین هیاهوی دنیا یاد گرفتم ازخودم شروع کنم , اعتراضم سخت گرفتن به خودم باشه دانشم باشه طوریکه بتوانم خودمو بکشم بالا تا بتوانم به حقیقتی که بی جهت پا به این دنیا نگذاشته ایم غیراز خنداندن , کمک کردن محبت به هم, برسم
سپاسگذارم
سپاسگذارم ازتیم اکادمی
تشکر و ممنون، آخرین موردی که از یک چیز ناخوشایند مطلبی آموختم این بود که یک نفر با توصیف فیزیک و ظاهر بد و به ضعم خودش زشت یک فرد غایب از اخلاق های بدش میگفت و در این بین نفر دیگری به شدت بهش حمله کرد و اون رو برای قضاوت فیزیکی یک انسان با تندی سرزنش کرد نهایتا هر دو شدیدا عصبانی شدند…من از این صحنه آموختم که هر گز حتی در مورد بدترین افراد اونها رو از روی بدن، اندام یا ظاهرشون قضاوت نکنم…و دوم اینکه در برابر هر نوع صحبت ناخوشایند از این دست نقش والد سرزنشگر نگیرم و برای اثر بخشی کلامم خیلی نرم تر با ظرافت موضوعات این چنینی رو مظرح کنم.
«هر چیزی که شما را به درد سر میاندازد، هر چیزی که شما را آزار میدهد، همان معلم شماست.»